Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

۵ اشتباه اساسی در شروع روابط چیست؟

5
۵ اشتباه اساسی در شروع روابط چیست؟

چه به دنبال قوی نگه داشتن یک رابطه عاشقانه جدید باشید و چه به دنبال ترمیم رابطه، نکات مورد بحث در این مقاله،می تواند به شما کمک کند تا احساس کارآمدی در عشق و روابط سالم داشته باشید.

همه روابط عاشقانه از فراز و نشیب هایی برخوردار هستند و نیازمند تلاش، تعهد و تمایل به انطباق با شریک احساسی تان است. اما چه رابطه شما تازه شروع شده باشد و چه سال ها با هم بوده اید، قدم هایی وجود دارد که می توانید برای ایجاد یک رابطه سالم بردارید. بسیاری از زوج ها تنها زمانی روی رابطه خود تمرکز می کنند که مشکلات خاص و اجتناب ناپذیری برای غلبه بر آنها وجود دارد. هنگامی که مشکلات حل شد، اغلب توجه خود را به حرفه، فرزندان یا سایر علایق خود معطوف می کنند. با این حال، روابط عاشقانه نیازمند توجه و تعهد مداوم برای شکوفایی عشق است. تا زمانی که سلامت یک رابطه عاشقانه برای شما مهم باشد، به توجه و تلاش نیز نیاز دارد. همچنین شناسایی و رفع یک مشکل کوچک در رابطه شما ، می تواند به جلوگیری از تبدیل آن به مسیری بسیار بزرگ تر کمک کند.

احساسات و هيجانات عجولانه و بي پروا در روابطه می تواند منجر به خطاهایی شود که ممکن است افراد به خودی خود به آن ها آگاه نباشند. قصد داریم با معرفی و شفاف سازی درخصوص این اشتباهات اساسی در روابط، به دامن زدن به آن ها جلوگیری کنیم.

 

در اینجا به 5 اشتباه رایجی که افراد می توانند در روابط مرتکب شوند می پردازیم:

 

یکی از اشتباهات این است که تفاوت ها با جاذبه ی کوتاه مدت را که می تواند دافعه ی طولانی مدت داشته باشد را تشخیص نمی دهیم! شروع روابط، زمان برانگیختن هیجانات و احساسات قوی است.

 

برای گرفتن بهترین تصمیم، اشتباهات رایج افراد در روابط جدید را مرور می کنیم:

 

1. تشخیص ندادن تفاوت‌هایی که در کوتاه‌مدت جذاب اما در بلندمدت باعث دل زدگی می‌شوند:

 

وقتی ما به طور چشمگیری با کسی تفاوت داریم، این تفاوت اغلب در ابتدا بسیار جذاب است. به عنوان مثال، شما فردی اهل سفر و کمپینگ هستید و شریک شما علاقه مند به استراحت در منزل همراه با مطالعه ی یک کتاب در آرامش است. یا شما تغییر و تازگی را دوست دارید و شریک تان فردی محافظه کار و علاقه مند به ثبات و روتین در زندگی است و ابتکار عمل زیادی از خود نشان نمی دهد.

 

در ابتدا، ممکن است جذب این تفاوت ها شوید. این به واسطه ی ناآشنایی و جدید بود سبک زندگی است که شما تا به حال آن را نزیسته اید و مانند هر عمل جدید دیگر، باعث هیجان زدگی می شود. کمی که پیش برود، شاید شما دوست داشته باشید که آنها آماده شده باشند تا مسیر و سبک زندگی شما را دنبال کنند، اما سال ها بعد، احتمال تغییر سبک زندگی ممکن است تحقق نیابد و این تفاوت ها باعث شکل گیری مشکلات شود.

 

ناسازگاری‌ها و تفاوت ها همیشه هم مشکل ساز نیستند و بسته به عوامل مختلف از جمله: تایپ شخصیت هر زوج، تمایلات و علاقه مندی ها و ... می تواند به وسیله ی یک متخصص آشنا به امور روابط حل و فصل شود، اما با آگاهی از این اصل، حداقل می‌توانید پیش‌بینی‌های اندیشمندانه ای درباره ی روند رابطه ی خود در آینده داشته باشید.

 

2. نادیده گرفتن علائم هشدار دهنده به دلیل غلبه ی احساسات:

 

آیا تا به حال از خود پرسیده اید که چرا افراد نسبت به همسر یا شریک احساسی خود که زمانی به اندازه ی کافی علاقه مند بوده اند سرد شده و یا فاصله می گیرند؟ 

 این مهم به این دلیل اتفاق می افتد که روابط عاشقانه تا حد زیادی بر روی احساسات و هیجانات کلی تأثیر می گذارد. وقتی به طور کلی نسبت به شخصی احساس مثبتی داریم، رفتارهای آزاردهنده ی او را به روش های مختلف، خودآگاه یا ناخودآگاه و از روی علاقه؛ حذف و یا انکار می کنیم.

 

برای مثال، کسی که "اکثر اوقات" در تنظیم وقت تاخیر دارد و دیر می رسد را ناشی از بی‌ملاحظه بودن و بی نظمی نمی دانیم، یا زمانی که، چشممان را بر روی رفتارهای انفجاری و تکانشی مانند پرخاشگری های سریع، فریاد کشیدن و رفتارهای مشابه می بندیم، در حال انکار عوامل هشدار دهنده بوده و آن را به طرق مختلف به عوامل بیرونی نسبت می دهیم.

زمانی که دوران احساسات و هیجانات اولیه تمام شده و این تعادل به ما و گیرنده های شیمیایی مغز بر می گردد، به سمت احساسات واقع گرا می‌رویم و این اسناد و ذهنیت ها تغییر می‌کنند. در نهایت همه ی رفتارهای منفی (چه کوچک چه بزرگ) را نشانگر جنبه های منفی شخصیت فرد می بینیم.

 

باز هم، آگاهی از این تله های شناختی و ذهنی رایج به شما کمک می کند تا تصمیمات متفکرانه تری بگیرید. توجه داشته باشید که اگرچه ما غلبه ی احساسات بر نشانه های هشدار دهنده را، یک تله ی ذهنی می نامیم، اما این الگوهای شناختی می تواند مکانیسم مفیدی برای حفظ پیوندهای بلندمدت هم باشد، مشروط بر اینکه فرکانس بالایی برای تغییر احساسات به سمت ویژگی های منفی شریک احساسی وجود نداشته باشد یا بتوانید به موقع این نشانه ها را شناسایی کرده و درپی ترمیم آن ها باشید. 

 

3. صحبت و اظهارنظر نکردن درمورد خواسته ها و نیازهای خود:

 

صحبت کردن در مورد چیزهایی که نیاز دارید همیشه آسان نیست. برای مثال، بسیاری از ما زمان کافی را صرف فکر کردن در مورد آنچه واقعاً در یک رابطه برای ما مهم است، نمی کنیم. و حتی اگر می دانیم به چه چیزی نیاز داریم، صحبت کردن در مورد آن می تواند باعث احساس آسیب پذیری، خجالت یا حتی شرمندگی در ما بشود. اما بیایید از دیدگاه شریک زندگی خود به این مقوله نگاه کنید. اگر مدتی است که یکدیگر را می شناسید، ممکن است تصور کنید که شریک زندگی شما ذهنیتی از آنچه شما فکر می کنید و نیازهای شما را دارد. با این حال، شریک زندگی شما، قرار نیست "ذهن خوان" باشد!

 

در حالی که شریک زندگی شما ممکن است ایده ای درمورد افکار شما هم داشته باشد، بسیار سالم تر و بالغانه تر است که نیازهای خود را مستقیماً بیان کنید تا از هرگونه سردرگمی جلوگیری کنید. ممکن است شریک زندگی شما عاملی را حس کند، اما ممکن است آن عامل، چیزی نباشد که شما نیاز دارید. علاوه بر این، افراد تغییر می‌کنند، و مثلاً آنچه پنج سال پیش به آن نیاز داشتید و می‌خواستید، اکنون ممکن است بسیار متفاوت باشد. بنابراین به جای اینکه اجازه دهید عصبانیت یا سوء تفاهم  بیشتر شود، عادت کنید دقیقاً آنچه را که نیاز دارید به او بگویید.

 

4. حداکثر نکردن امکانات رشد:

 

این نکته با تمام نکاتی که تا به حال بیان شد متفاوت است! چه یک رابطه ای طولانی مدت باشد یا در ابتدای شکل گیری، پتانسیل فوق العاده ای برای کمک به رشد افراد دارد. یکی از راه های اصلی این اتفاق این است که افرادی که وارد زندگی ما می شوند، ما را با سرگرمی ها و علایق جدید آشنا می کنند. آنها همچنین می توانند ما را با روش های جدید تفکر مثبت و موثر، عادات و روال های جدید آشنا کنند.

 

در علم روابط به این مدل «درون‌فکنی ویژگی‌ها و افکار دیگران در خود» گفته می شود. یعنی ما سرگرمی ها یا عادات جدیدی را از شریک زندگی خود گرفته و بخشی از شخصیت خودمان می کنیم. صرف نظر از اینکه رابطه چگونه پیش می‌رود، از همه ی راه‌هایی که می‌توانید در زمانی که با هم هستید، و به رشد یکدیگر کمک کنید، استفاده کنید. 

 

5. اجازه ندهید شروع رابطه و ورود فرد جدید، بر طرز فکر و مسیر زندگی شما تأثیر منفی بگذارد:

 

به راحتی می توان دید که چگونه یک شریک جدید ممکن است ما را با سرگرمی های جدید یا عادات خوب آشنا کند، مثلاً اگر به خاطر او شروع به شرکت در یک ورزش جدید کنید نه تنها آسیب زا نیست بلکه بسیار کمک کننده به ادامه ی رابطه و ارتباط سالم است. منظور ما در اینجا، اشاره به این نکته است که، تغییر اهداف و یا ارزش های فردی برای شروع یک رابطه با فرد جدید تا قبل از تعیین اهداف مشترک عملی عاقلانه نیست.

 

بیایید باهم جمع بندی کنیم:

شروع روابط جدید، ممکن است برای افراد چالش برانگیز باشد. با دانستن و شناخت اشتباهاتی که ممکن است هرفرد در روابط خود مرتکب شود می توان از وقوع آن ها جلوگیری کرد. 

تمام نکات بیان شده، برای این است که شما را به تفکر وادار کند، نه اینکه شما را نگران کند. مانند هر مطلبی که می خوانید، آنچه را که برای شما مفید و قابل تامل است را استفاده و مابقی را رها کنید. هر چیزی که برای شما ممکن است موثر نباشد، برای خواننده دیگری پیام مفیدی داشته باشد. 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید