اگر گِیمر باشید، بهسادگی ممکن است به خودتان بیایید و ببینید که ساعتهاست مشغول یکی از بازیهای ویدئویی موردعلاقهتان شدهاید، از وُرد آو وارکرفت و فورتنایت گرفته تا کَندی کراش. ولی تفاوتی وجود دارد بین بازی بهعنوان سرگرمیای جذاب و غنی و بازیای افراطی که تأثیری منفی بر زندگیتان میگذارد. به این دومی اختلال بازی اینترنتی (IGD) میگویند. شناختن نشانههای این رفتار وسواسی میتواند به شما این اطمینان را بدهد که سرگرمیتان سالم است و بالقوه مشکلساز نیست.
آیا اعتیاد به بازی ویدئویی حقیقت دارد؟
اختلال بازی نوعی مشکل سلامت روان است که مربوط میشود به انجام دادن وسواسی بازیهای ویدئویی که به طور چشمگیری مانع کارکرد شما در حیطههای مهم – مانند مدرسه، محل کار یا زندگی شخصی - و در مدتی طولانی میشود. سازمان بهداشت جهانی (WHO) در طبقهبندی بینالمللی بیماریهای خود، نسخۀ 11 (ICD-11)، در سال 2018، اختلال بازی اینترنتی را یکی از بیماریهای قابلتشخیص سلامت روان معرفی کرد.
همچنین اختلال بازی اینترنتی تنها اعتیاد رفتاری، یا «الگوی رفتاری افراطی»، ذکرشده در بخش سوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، نسخۀ 5 (DSM-5) است. اختلال بازی اینترنتی نوعی اختلال اعتیادی غیرمرتبط با مواد مخدر و زیرنوعی از اختلال اعتیاد اینترنتی است. البته DSM-5 این اختلال را تشخیص رسمی محسوب نمیکند، به دلیل کمبود فعلی شواهدی که بتوانند آن را بیماریای منحصربهفرد ثابت کنند.
بین پزشکان و پژوهشگران دربارۀ معیارهای تشخیصی موجود در DSM-5 برای اختلال بازی اتفاق نظر وجود ندارد. هنوز بحثی در جریان است بر سر اینکه مرز بین بازی کردن بسیار درگیرانه و بازی کردن مشکلساز چه باید باشد و اینکه آیا IGD رفتار عادی نوجوانان را نیز آسیبشناسی میکند یا نه.
برخی گزارشهای دانشگاهی میگویند معیارهای DSM-5 هم محدودکنندهاند و هم وضوح کافی ندارند. ولی این دلیل نمیشود کسانی که با اجبارهای وسواسی و مفرط انجام دادن بازی ویدئویی درگیرند اهمیت کمتری داشته باشند. درواقع ممکن است درست مثل هر مشکل دیگری باشد. این را هانلی بنکز کالاهان میگوید که کارشناس مشاورۀ حرفهای و کارشناس ارشد یکی از مراکز سلامت روان نوجوانان است که اساساً بر اختلالات بازی متمرکز است. او میگوید: «این اختلال ممکن است نگذارد آدمها وظایف روزانهشان را انجام بدهند، سر کارشان یا روابطشان باقی بمانند و واقعاً آنها را از بین میبرد.»
نشانههای اختلال بازی از نظر WHO و DSM-5
در ICD-11 سازمان بهداشت جهانی و DSM-5 انجمن روانپزشکی امریکا ویژگیهای اختلال بازی اینترنتی داشتن رفتارهای زیر به مدت 12 ماه یا بیشتر است:
• فقدان کنترل بر زمانی که صرف بازی میشود
• اولویت دادن به بازی نسبت به سایر علاقهمندیها، وظایف مهم و مسئولیتهای روزانه
• ادامه یا تشدید بازی علیرغم نتایج منفی آن
• اختلال چشمگیر در عملکرد فرد در جنبههای شخصی، خانوادگی، اجتماعی، درسی یا کاری
• انکار یا پنهانسازی عادتهای مربوط به بازی یا مدت زمانی که صرف بازی شده
• پرداختن به بازیهای ویدئویی برای فرار از هیجانهای منفی
اگر این نشانهها شدید باشند، ICD-11 میگوید که در مدتی کمتر از 12 ماه نیز میتوان تشخیص را قطعی کرد. همچنین اشاره میکند که رفتارهای مربوط به بازی ممکن است آنلاین یا آفلاین باشند و همین یکی از نکاتی است که برخی پزشکان و دانشگاهیان را گیج میکند.
اولیویا گریس، روانشناس بالینی که در مرکز مایندفول گیمر متخصص درمان اعتیاد به بازی ویدئویی است، معتقد است سایر نشانههای اختلال بازی اینترنتی عبارتاند از:
• اندیشیدن وسواسی به بازیهای ویدئویی یا اینترنتی
• بیعلاقه شدن نسبت به سایر سرگرمیها یا فعالیتها
• بهرهوری کاری پایین و روابط ساختگی
• تمرکز یا انگیزۀ ضعیف
• فقدان درگیر شدن با اجتماع خارج از گروههای مربوط به بازی
• نشانههای اضطراب یا افسردگی
• انزوا
• افت سلامتی جسمانی و بهداشت
• خستگی دیجیتالی چشم یا آسیبهای تکرارشوندۀ ناشی از خستگی
گریس در ادامه میافزاید کسی که به IGD مبتلاست ممکن است تمام این نشانهها را بروز ندهد و همچنین این نشانهها ممکن است در آدمهای مختلف شدت متفاوتی داشته باشند. «ولی اگر این اجبار به بازی دارد تأثیر منفی قابلتوجهی بر زندگی فرد میگذارد، شاید وقتش رسیده باشد که وارد عمل شود.»
ارتباط با سلامت روان و سایر تأثیرات
پیشینۀ تحقیقی در سال 2012 شواهدی یافت مبنی بر اینکه بازی کردن افراطی با بیماریهای متعدد سلامت روان مرتبط است، ازجمله:
• افسردگی
• اختلال کمبود توجه-بیشفعالی (ADHD)
• اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
واضح نیست که آیا اختلال بازی باعث ایجاد این مشکلات سلامت روان میشود، یا برعکس. بعضی افراد ممکن است از بازیهای ویدئویی بهعنوان روشی یاریرسان در کنار آمدن با نشانههای تشخیص اولیۀ دیگری استفاده کنند، مانند تشخیص اضطراب یا افسردگی. در این موارد، درمان مؤثر برای مشکل سلامت روان اولیه ممکن است مسائلی را بهبود ببخشد که در حاشیۀ بازی ایجاد میشود.
تحقیق سال 2012 همچنین به بررسی مطالعات تصویر عصبی بر IGD پرداخت و به این نتیجه رسید که بازی کردن افراطی فعالیت مغز را در همان قسمتهایی افزایش میدهد که با اعتیاد ارتباط دارند. بهعلاوه، مشخص کرد که IGD ممکن است باعث سازگاری عصبی بشود؛ یعنی ساختار و کارکرد مغز تغییر میکند.
پژوهشی در سال 2017 مشخص کرد که افراد بینجنسیتی که درگیر بازی کردن مشکلساز میشوند غالباً جوانترند و افسردگی و مشکلات میانفردی دارند. همچنین، براساس پژوهشی در سال 2021، وضعیت نامطلوب سلامت روان معمولاً در ارتباط است با بازیکنندگانی که به آستانۀ وسواس نمیرسند. ولی درست مثل بیماریهای مرتبط سلامت روان، اینجا هم واضح نیست که آیا رابطۀ علت و معلولی برقرار است یا نه.
دلایل احتمالی
عوامل متعددی ممکن است باعث شود که بازی کردن از سرگرمی به وسواس تبدیل شود، یا به همان اختلال بازی اینترنتی:
حساسیتزدایی دوپامین
معمولاً این گونه نیست که بازیها اعتیادآور باشند، بلکه این عمل بازی کردن (و اثر آن بر مغزمان) است که اعتیاد میآورد. دلیلش هم این است که بازیهای ویدئویی بسیار تحریککنندهاند و باعث میشوند هنگام بازی کردن سطوح بالایی از دوپامین ترشح شود.
گریس توضیح میدهد که این افزایش دوپامین در لحظه حس خوبی به بازیکننده میدهد، ولی بعد از مدتی ممکن است موجب شود از گیرندههای مغزی حساسیتزدایی بشود. «درنتیجه فرد همین که عادت کرد، مجبور میشود ساعات بیشتری بازی کند تا همان میزان رضایت را کسب کند.»
واقعیتگریزی
گِیمرها معمولاً بازی میکنند تا از استرس بگریزند یا از سایر هیجانهای دشوار یا مشکلات زندگی واقعی حواس خودشان را پرت کنند. گریس میگوید: «بازی کردن این توانایی منحصربهفرد را دارد که فرد را غرق کند و حواسش را پرت کند از این احساسهایی که از آسایش خانۀ خود دریافت میکند.» او در ادامه توضیح میدهد: «هنگامی که افراد دارای وسواس نمیتوانند از پسِ هیجانهای منفیشان بربیایند، از پا میافتند و دوباره به بازی ویدئویی پناه میبرند و این چرخه همچنان ادامه مییابد.» و البته این واقعیتگریزی فقط مشکلات موجود را تشدید میکند.
واقعیتگریزی هم در بازی کردن بسیار درگیرانه و هم در بازی کردن مشکلساز دیده میشود و لزوماً راهکار مضری برای کنار آمدن با مشکلات نیست. پژوهشی در سال 2016 نشان داد که واقعیتگریزی میتواند سازوکاری مثبت برای کنار آمدن باشد، چراکه فضایی برای گردهمایی ایجاد میکند تا بتوان از استرس رها شد و اعتمادبهنفس کسب کرد.
احساس تعلق
انجام دادن بازیهای چندنفره روش محشری است برای ساختن گروه و برقراری ارتباط مجازی با افراد همفکر؛ بهویژه اگر شما به طور ذاتی درونگرا باشید یا در موقعیتهای اجتماعی آفلاین مضطرب شوید. گریس میگوید: «نیاز ما انسانها به تعاملات اجتماعی باید تأمین شود و بازی ویدئویی همین را برآورده میکند، بدون اینکه مجبور باشیم کسی را رودررو ببینیم. گمنام بودن در تعاملات آنلاین آن را برای خجالتیها یا کسانی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرند بسیار مطلوب میسازد.»
عوامل هویتی
اختلال بازی میتواند بر همۀ افراد با هر جنسی و در هر سنی تأثیر بگذارد. ولی مطالعات تصویربرداری عصبی، که در سال 2018 انجام شد، میگوید که مردان زمینۀ ژنتیکی دارند که از بازی کردن وسواسی بیشتر تأثیر بپذیرند. گریس میگوید: «به طور خلاصه، این مطالعات توضیح میدهد که آن بخشهایی از مغز که به ویژگیهای اعتیادآور بازی پاسخ میدهند، مثل رفتارهای پاداشمحور، در مردان بیش از زنان فعالیت نشان میدهند.»
رضایت فوری
گریس، باتوجهبه اینکه انسانها معمولاً از به پایان رساندن کارها احساس خوبی پیدا میکنند، میگوید: «بازیهای ویدئویی چالشهایی میآفرینند که قابل دستیابی و پایدارند، که البته ما را از اهداف مهم خارج از بازی دور میکنند و حواسمان را پرت میکنند.» او همچنین توضیح میدهد که بازی کردن به این دلیل ممکن است اعتیادآور باشد که ما با رسیدن به دستاوردهای داخل بازی فوراً احساس رضایت میکنیم. این نظام پاداش درنهایت به رفتارهای اجباری (مثل بازی کردن بیشتر) منجر میشود.
مدیریت و درمان
برای کسانی که اختلال بازی دارند یا رابطهشان با بازی ناسالم است، روشهای حمایتی وجود دارد.
رواندرمانی
کار کردن با رواندرمانگر میتواند کمکتان کند دلایل ریشهای بازی کردن وسواسی خود را بیابید و مهارتهای مفید کنار آمدن را در اختیارتان میگذارد تا بتوانید وسواس بازی را بهتر مدیریت کنید. پژوهشی در سال 2018 اعلام کرد که رفتاردرمانی شناختی (CBT) میتواند رویکردی مثبت باشد به کاهش علائم در افرادی که اختلال بازی دارند.
ذهنآگاهی
گریس به کسانی که اختلال بازی دارند میگوید: «بخش بزرگی از درمان این است که بیاموزید با افکارتان به شکلی سالم مواجه شوید تا بتوانید به گونهای منطقی رفتار کنید که با ارزشهایتان همسو باشد.» تمرینهای مراقبۀ هوشیارانه میتوانند به شما کمک کنند که بهتر کنار بیایید و خودآگاهی کسب کنید. گریس میافزاید: «اهمیت این کار اینجاست که به گِیمر کمک میکند حضور در افکار منفیای را بیاموزد که به بازی کردن یا واقعیتگریزی منجر میشوند.»
استراحت در بازی
بنکز کالاهان به این نکته اشاره میکند که استراحت کردن هنگام بازی و آگاه بودن نسبت به زمانی که صرف آن میشود دو کلید مهم در بهبود رابطۀ شما با بازی است. «والدین، معلمان و نیز نوجوانان باید نسبت به خستگی ذهنی آگاه باشند و همچنین نسبت به وسواسی که همراه با صرف وقت زیاد برای بازی کردن ایجاد میشود.»
برنامههای اقامتی
برنامههای سمزدایی یکی دیگر از گزینههای بلندمدت بهبودی برای کسانی است که مشکلشان وخیمتر است و خودشان نمیتوانند بهراحتی در بازیشان وقفه ایجاد کنند. بنکز کالاهان میگوید: «این گزینهای فوقالعاده است اگر که وضعیت از حد خویشتنداری عبور کرده باشد. برنامۀ اقامتی میتواند مفید باشد و به فرد کمک کند که راههای خروجی تازه و سرگرمیهای سالمتری بیابد و به درمان گستردهتری برسد.»
گامهای بعدی
اختلال بازی اینترنتی یکی از مشکلات سلامت روان است که در ICD-11 و DSM-5 شناخته شده و البته نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد. فارغ از اینکه رسماً برچسب «اعتیاد» به آن بخورد یا نه، یا اینکه نام دیگری مثل «بازی مشکلساز» به آن اطلاق شود، بازی کردن میتواند به وسواسی ناسالم تبدیل شود و اثر منفی بر زندگیتان بگذارد.
اگر احساس میکنید بر مدت زمانی که صرف بازی ویدئویی میکنید کنترلی ندارید، با متخصص سلامت روان صحبت کنید تا دریابید آیا شما هم اختلال بازی اینترنتی دارید یا نه. فراموش نکنید که مجبور نیستید لذت و دورهمی بازی را کاملاً کنار بگذارید تا بتوانید کنترل بیشتری پیدا کنید. بهجایش به دنبال گزینههای مثبتی باشید برای مدیریت بازی افراطی تا اطمینان حاصل کنید زمانی که آنلاین صرف میشود و نیز روابط شخصیتان ارزشمند است.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید