Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

احساس می‌کنی خالی شده‌ای؟ معنایش چیست و چه باید کرد

5
احساس می‌کنی خالی شده‌ای؟ معنایش چیست و چه باید کرد

داشتن چنین احساسی غیرعادی نیست. ممکن است شما اسمش را بگذارید «احساس خالی بودن»، درحالی‌که شاید یک نفر دیگر اسم دیگری برایش انتخاب کند. آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که چنین احساسی واقعی و قابل اعتناست. این پدیده هرچند ممکن است آدم را از پا دربیاورد، می‌توان مدیریتش کرد.
کشف آنچه در زیر این احساس خالی بودن پنهان شده شاید فرایند سرراستی نداشته باشد، ولی به‌هرحال امکان‌پذیر است و اولین گام در مسیر حل کردن آن است. این احساس خالی بودن ممکن است چند روزی طول بکشد و بعد خودبه‌خود حل شود. گاهی اوقات هم ممکن است دو هفته یا بیشتر به طول بینجامد. در این صورت است که آموختن نحوۀ شناسایی تحریف‌های شناختی و دریافت حمایت از متخصص سلامت روان می‌تواند برایمان مفید باشد.

 

چرا احساس می‌کنم خالی شده‌ام؟
احساس تهی بودن گاهی اوقات ممکن است بیانگر احساس تنهایی، سردرگمی نسبت به زندگی و اهداف یا بی‌انگیزی برای دنبال کردن هر چیزی در زندگی باشد. هر کسی ممکن است هرازگاهی چنین خلائی را در درون و قلب خودش احساس کند.
چنین تجربه‌ای ممکن است عوامل متعددی داشته باشد، ازجمله تغییر سطح هورمون، از دست دادن شغل یا فاصله‌گیری جسمانی لازم که بیماری‌های همه‌گیر به دنبال دارند. همچنین هرکدام از مراحل زندگی‌تان که در آن لازم باشد به خودتان و زندگی‌تان عمیق‌تر بیندیشید ممکن است به احساس موقت خالی بودن منجر شود.
احساس خالی بودن، هرچند نه برای همۀ آدم‌ها، ممکن است نشان‌دهندۀ بعضی بیماری‌های روانی نیز باشد، مانند افسردگی، اختلال دوقطبی یا اختلال فشار روانی پس از آسیب. فقط متخصص سلامت روان است که می‌تواند علائم و بیماری شما را به‌درستی تشخیص دهد.
ولی اگر همیشه احساس خالی بودن بکنید، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

 

قطع ارتباطتان با خودتان
این عجیب نیست که آدم هر چند وقت یکبار ارتباطش را با خودش از دست بدهد. فقدان بینش نسبت به خودتان ممکن است منجر شود به همان احساس خالی بودن طولانی. بعضی‌ها اسمش را می‌گذارند «زندگی بدون هدف». معنایش هم این است که شما نسبت به نوع فردی که هستید یا نوع فردی که می‌خواهید بشوید، نگاه شفاف و درستی ندارید. 
نداشتن هدف‌ها یا رؤیاهای دقیقی که بخواهید به دستشان بیاورید هم ممکن است شما را به این احساس خالی بودن سوق بدهد. قطع ارتباط با خودتان ممکن است از شرایط متعددی نشئت بگیرد؛ مثلاً از رابطه‌ای که انرژی زیادی از شما می‌گیرد یا از شغلی که بسیار خسته‌تان می‌کند.

 

تجربه‌های حل‌نشدۀ گذشته
بعضی وقت‌ها ممکن است اندوهگین بودن شما به فرایندهای غم‌انگیز طولانی‌ای مربوط بشود که هنوز آنها را بررسی و کاوش نکرده‌اید؛ مثلاً تجربۀ دردناک و حل‌نشده‌ای از دوران کودکی‌تان یا احساس رهاشدگی که از یکی از اعضای خانواده‌تان دریافت کرده‌اید. هنگامی که از هیجان‌هایی که به مدتی طولانی با ما بوده‌اند آزادانه حرف نمی‌زنیم یا آنها را بررسی نمی‌کنیم، ممکن است خودشان را از راه‌های دیگری نشان بدهند.
حتی اگر طاقت‌فرسا و دردناک به نظر برسد، باز هم فکر کردن به وقایع مشخص گذشته که شما را سوگوار کرده‌اند و نیز حرف زدن از آنها می‌تواند کمکتان کند که بهتر تحلیلشان کنید. بسته به میزان شدت احساس شما نسبت به این وقایع، گذراندن این روند با کمک متخصص سلامت روان به‌شدت توصیه می‌شود.

 

اهمیت ندادن به خودتان
برای بعضی‌ها اهمیت دادن به دیگران و مراقبت کردن از آنها در درجۀ اول اولویت‌هاست. این امر ممکن است باعث شود آنها خواسته‌های خودشان را به مدتی طولانی کنار بگذارند. و همین نیز، به نوبۀ خود، ممکن است به احساس خالی بودن منتهی شود.
شاید فکر کنید که خوشحال کردن دیگران شما را هم خوشحال می‌کند. حتی اگر این طور هم باشد، مهم است که به خاطر بسپارید حمایت از دیگران منافاتی ندارد با حمایت از خودتان. همۀ آدم‌ها احتیاج به حمایت و مراقبت دارند، ازجمله خود شما. معمولاً وقتی که نیازهای شما برآورده شده باشند، آمادگی بیشتری پیدا می‌کنید که به دیگران هم کمک و از آنها حمایت کنید.
رها کردن خودتان، یعنی گوش نکردن به امیدها و آرزوهای خود، می‌تواند به شما احساس تهی بودن بدهد. این را کاتلین اسلایت می‌گوید، زوج‌درمانگر و خانواده‌درمانگری از کارولینای شمالی. او می‌افزاید که اهمیت ندادن به نیازهای خودتان ممکن است به اضطراب، احساس گناه و احساس شرم منجر شود. شاید این علائم همانی باشد که شما اسمش را می‌گذارید «احساس خالی بودن».
همچنین مدت زمانی که در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنید ممکن است بر احساس شما تأثیر بگذارد و می‌تواند احساس خالی بودن را در شما تشدید کند. در بسیاری موارد، صفحه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دنبالشان می‌کنید ممکن است سبک زندگی‌ای به نمایش بگذارند که واقعی نیست یا ظاهر و زندگی بی‌عیب‌ونقصی نشان بدهند. این امر ممکن است باعث شود شما خودتان را با آنها مقایسه کنید و به طرزی اجتناب‌ناپذیر زندگی خودتان را کم‌ارزش‌تر بپندارید.

 

نداشتن روابط معنادار
پژوهش هاروارد بر رشد بزرگسالان، که یکی از طولانی‌ترین پژوهش‌ها دربارۀ زندگی بزرگسالان است، به این یافته رسیده است که نگهداری روابط صمیمانه و خوب مهم‌ترین جنبۀ تجربۀ انسانی است. معنای این سخن آن است که تعداد روابطی که داریم مهم نیست، بلکه کیفیت این روابط اهمیت دارد.
صمیمیت عاطفی، حمایت، گوش کردن فعالانه و همراهی، همگی بسیار مهم‌اند. هرگاه اینها از زندگی‌تان غایب شوند، ممکن است به احساس خالی بودن و تنهایی منجر شود.
آیا احساس خالی بودن همان احساس افسردگی است؟

افسردگی یکی از بیماری‌های سلامت روان است که علائم متعدد دارد، ازجمله:
•    فقدان انرژی و انگیزه
•    احساس غمگین بودن مداوم
•    احساس ناامیدی
•    خوابیدن بسیار کم یا بسیار زیاد
•    ناتوانی در تمرکز
•    ناتوانی در لذت بردن از فعالیت‌ها یا آدم‌ها
•    احساس گناه یا بی‌ارزشی

احساس تهی بودن یا کرختی هم می‌تواند یکی دیگر از نشانه‌های افسردگی باشد؛ این نکته را اَشلی اِدِر می‌گوید که کارشناس حرفه‌ای مشاوره و روان‌درمانگر اهل کلورادو است. درواقع او می‌گوید بعضی از مراجعانش که مبتلا به افسردگی هستند به‌جای غمگین بودن، در گزارششان به احساس خالی بودن اشاره می‌کنند. ادر این طور توضیح می‌دهد: «این نوع احساس خالی بودن از اهمیت ندادن می‌آید، از علاقه‌مند نبودن به چیزها و از این حس که هیچ چیز خاصی به فرد انگیزه و سوخت کافی نمی‌رساند.»
البته احساس خالی بودن همیشه نشانۀ افسردگی نیست. تنها فردی که می‌تواند وضعیت شما را به‌درستی تشخیص بدهد متخصص سلامت روان است.

 

چگونه جلو احساس خالی بودن را بگیریم
طبیعی است که اگر متوجه تغییری در خودتان شُدید، نگران شوید. شناختن این احساس و پرداختن به آن اولین گام است در مسیر پیدا کردن احساسی بهتر. اگر در خودتان احساس تهی بودن می‌کنید، دیدن متخصص سلامت روان و صحبت کردن با او می‌تواند مفید باشد. روان‌درمانگر می‌تواند یاری‌تان کند که روی احساسات خودتان کار کنید، علت کرختی خود را بیابید و به آن به بهترین شکلی بپردازید که برایتان جواب می‌دهد.
پیدا کردن راه‌هایی برای توقف احساس خالی بودن بستگی دارد به دلایل ایجاد آن. مثلاً اگر پس از تروما احساس کرختی می‌کنید، ممکن است لازم باشد همین رخداد خاص را پردازش کنید. اگر به مدتی طولانی احساس خلأ کرده باشید، روان‌درمانی می‌تواند کمکتان کند برخی از دلایلی را کشف کنید که شما را به اینجا رسانده است.
احساس تهی بودن را با ملایمت به رسمیت بشناسید
اگر شما احساس خالی بودنی تجربه می‌کنید که بیشتر شبیه حفره‌ای عمیق است، توصیۀ ادر این است که آن را به رسمیت بشناسید و با خودتان مهربان باشید. به یاد داشته باشید که شما در هر موقعیتی دارید بیشترین تلاش خود را می‌کنید. داشتن احساس گناه رایج است، ولی ممکن است مانع شود که دنبال کمک بروید.
با شناسایی احساسات و نیازهای خودتان آغاز کنید. حتی اگر برایتان چالش‌برانگیز باشد، سعی کنید از نادیده گرفتن خودتان و احساستان پرهیز کنید. اگر دریافتید که احساسات شما به فقدانی مرتبط است که تجربه کرده‌اید، به خودتان زمان و فضای کافی بدهید که آزادانه برایش سوگواری کنید. سوگواری برای هر شخص متفاوت است و احساس متفاوتی به او می‌دهد، درنتیجه هیچ راه درست یا غلطی برای انجام دادنش وجود ندارد.
به محض اینکه فقدان‌های خود را به رسمیت شناختید، می‌توانید پنج مرحلۀ سوگواری را طی کنید. این فقدان ممکن است به رفتن جسمانی یا عاطفی یک فرد از زندگی‌تان مربوط باشد. ادر توصیه می‌کند که هرگاه دارید این احساسات و تجربه‌های گذشته را واکاوی می‌کنید، با خودتان شفقت‌آمیز سخن بگویید. مثلاً می‌توانید بگویید «این‌قدر احساس تنهایی کردن حتماً خیلی سخت بوده» یا «تو حق داری؛ واقعاً عشق بیشتری لازم داشتی».

 

هر روز برای خودتان وقت بگذارید
این طبیعی است که گاهی بروید سراغ رخدادها یا فعالیت‌های خاص برای اینکه از فکر کردن به احساس خودتان فرار کنید. مثلاً ممکن است آمادگی زیادی داشته باشید برای اینکه با دوستانتان بروید بیرون یا کل شب بیدار بمانید و بازی ویدئویی کنید.
اسلایت توصیه می‌کند با این احساس اجبار بجنگید و به‌جایش وقتتان را بگذارید برای خودتان و نگریستن به اعماق وجودتان. چنین کاری می‌تواند شامل بررسی خواسته‌ها، ترس‌ها، امیدها و رؤیاهایتان باشد. از آنجا که فعالیت‌های مختلف برای آدم‌های مختلف جواب می‌دهد، ممکن است شما هم پی ببرید که مدیتیشن، نوشتن یا ورزش کردن می‌تواند کمکتان کند که دوباره بر خودتان تمرکز کنید.
اسلایت می‌گوید: «ممکن است اولش کمی معذب‌کننده به نظر برسد، ولی هرچه بیشتر تمرین کنید که برای خودتان وقت و انرژی صرف کنید و مراقب خودتان باشید، آن احساسات خالی بودن کمتر و کمتر خواهند شد.»

 

احساسات فعلی‌تان را بررسی کنید
ادر پیشنهاد می‌کند زمانی 5 دقیقه‌ای تنظیم کنید و متوجه شوید که در همین لحظات چه احساسی دارید. او می‌گوید: «لازم هم نیست که خیلی کوبنده و خاص باشد.» مثلاً ممکن است بنویسید «حوصله‌م سر رفته» یا «حواسم پرت می‌شه» یا «کنجکاوم». او همچنین توصیه می‌کند که اگر نام بردن از احساستان برایتان دشوار است، در گوگل «فهرست احساسات» را جستجو کنید.
این کار هم می‌تواند کمکتان کند که یک قسمت خاص از بدنتان را انتخاب کنید و آن را در نظر بگیرید، مثلاً دست یا سرتان را. توصیۀ ادر این است که سپس «دسته‌های مختلف حس خود را بررسی کنید، مثلاً دما، تنش یا حرکت را». انجام دادن روزانۀ این تمرینات می‌تواند یاری‌تان کند که آمادۀ خودکاوی‌های عمیق‌تر و طولانی‌تری بشوید.
احساس تهی بودن خود را بررسی کنید

اسلایت معتقد است که نوشتن یادداشت‌های روزانه نیز می‌تواند در کار کردن روی احساس تهی بودنتان به شما کمک کند. او پیشنهاد می‌کند که برای شروع می‌توانید به بررسی سؤال‌های زیر بپردازید:
•    آیا داشته‌ام خودم را قضاوت می‌کرده‌ام یا با دیگران مقایسه می‌کرده‌ام؟
•    آیا به خودم حرف‌های مثبت می‌زنم؟ یا بیشتر تمایل دارم که به شکست‌ها توجه کنم و به خودم ناسزا بگویم؟
•    آیا در روابطم به احساسات من توجه می‌شود یا دارم چیزهایی را که حس می‌کنم کوچک می‌شمارم؟
•    آیا فعالانه به برآوردن نیازهای جسمانی و سلامتی‌ام می‌پردازم؟
•    آیا برای پرهیز از احساساتم سراغ رفتارها و عادت‌های خاصی رفته‌ام؟
•    آیا صرفاً بر نیازهای فرد یا افراد دیگر تمرکز کرده‌ام؟
•    دارم سعی می‌کنم چه چیزی را ثابت کنم یا برنده بشوم؟
•    آیا بابت آنچه خارج از کنترل من است دارم خودم را سرزنش می‌کنم یا احساس گناه می‌کنم؟
•    آیا به خودم همان شفقتی را نثار می‌کنم که دلم می‌خواهد نثار دوست صمیمی یا اعضای خانواد‌ه‌ام بکنم؟
•    آیا در تصمیم‌هایم به خودم هم می‌پردازم و به نظرهای خودم هم احترام می‌گذارم؟

 

با دیگران ارتباط برقرار کنید
پس از ماندن در کنار احساسات خودتان و بررسی آنها، ممکن است برقراری ارتباط با دیگران نیز برایتان مفید باشد. رفتن به سراغ دوستان یا اعضای خانواده‌تان می‌تواند کمکتان کند که احساس بهتری داشته باشید، به‌ویژه اگر بتوانید به ایشان اعتماد کنید و از احساسات خودتان برایشان بگویید.
یکی از ایده‌هایی که می‌توانید به آن عمل کنید این است که از طریق فعالیت‌های اجتماعی، سرگرمی‌ها و علاقه‌مندی‌های مشترک با عزیزان خود در ارتباط باشید.

 

خودمراقبتی را تمرین کنید
افسردگی و سوگواری گاهی ممکن است باعث شوند که شما از خودمراقبتی روزانه‌تان غافل شوید. این البته چیزی نیست که بخواهد خجالت‌زده‌تان بکند، ولی پرداختن به عمل خودمراقبتی می‌تواند کمکتان کند که احساس بهتری پیدا کنید. این کارها می‌تواند شامل چیزهای بنیادی هم بشود، مثلاً خوردن غذاهای سالم و مقوی، خوابیدن به اندازۀ کافی و ورزش کردن. گرسنگی و خستگی گاهی ممکن است احساسات منفی را وخیم‌تر و شدیدتر کنند.
سعی کنید برای هیجان‌های خود راه خروجی مثبتی بیابید، مثلاً یادداشت‌نویسی روزانه، یک سرگرمی جدید یا مشغولیت خلاقانه. همچنین خوب است مدت زمانی را که در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانید، کاهش دهید. این عمل می‌تواند رفته‌رفته احساس بهتری به شما بدهد. اگر نمی‌توانید یا نمی‌خواهید این کار را انجام دهید، پس سعی کنید همیشه به خودتان یادآوری کنید که آنچه روی صفحۀ نمایش می‌بینید ممکن است برای همۀ آدم‌ها دست‌یافتنی نباشد. می‌توانید آن را به چشم داستانی علمی-تخیلی ببینید که تماشایش جذاب است ولی بر پایۀ واقعیت ساخته نشده.

 

از خودتان تعریف و تمجید کنید
شما، با منابعی که در اختیارتان هست، دارید نهایت تلاش خود را می‌کنید. بعضی آدم‌ها حتی در دوران کودکی هم راه‌هایی پیدا می‌کنند که از خودشان در برابر آسیب محافظت کنند. یکی از این راه‌ها می‌تواند سرکوب احساسات باشد. ادر می‌گوید: «در این صورت، به خودتان امتیاز دهید و از خودتان ممنون باشید بابت پیدا کردن راه‌حلی که، وقتی کوچک و بی‌قدرت بوده‌اید، برای شما جواب داده.»
خودتان را ستایش کنید بابت همۀ راه‌هایی که یافته‌اید تا در برابر اتفاقات زندگی‌تان تاب بیاورید. ادر توصیه می‌کند که حالا دیگر به آن احساسات مجال بروز بدهید. او می‌گوید: «چیزهایی هست که حالا باید جبران کنید. و البته مجبور نیستید که با عجلۀ تمام به نادیده گرفتن راه‌های قدیمی بقای خودتان بپردازید.»

 

چه زمانی دنبال کمک گرفتن برویم
گاهی اوقات احساس تهی بودن ممکن است به افکار پریشان‌کنندۀ بیشتری منجر شود. اسلایت می‌گوید که اگر چنین است، رفتن به کمک‌درمانی می‌تواند مفید باشد. روان‌درمانی می‌تواند «شما را قدرتمند سازد که خودتان تصمیم بگیرید که چگونه تغییرات مثبت رقم بزنید».
به یاد داشته باشید که اگر شما هم دارید علائم افسردگی را تجربه می‌کنید، نمی‌توانید در زندگی روزانه‌تان کارکرد مناسبی داشته باشید، یا به آسیب‌رسانی به خودتان یا دیگران فکر می‌کنید، متخصص سلامت روان می‌تواند به شما کمک کند.

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید

  • علیرضا

    7 مهر 1402

    منظورتون از اسلایت میگه چیه ؟