Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

هرآنچه دربارۀ اختلال اضطراب جدایی باید بدانید

هرآنچه دربارۀ اختلال اضطراب جدایی باید بدانید

ترک کردن کودک گریان و تنها گذاشتن او با پرستار، مراقب روزانه یا حتی یکی از اعضای خانواده که مدتی است او را ندیده‌اند، دردی دارد که بیشتر والدین با آن آشنا هستند. طبق اعلام آکادمی پزشکی اطفال آمریکا (AAP)، اضطراب جدایی برای نوزادان 6 تا 18 ماهه یکی از شاخص‌های رشدی استاندارد است. این اضطراب هنگامی رخ می‌دهد که دلبستگی روبه‌رشد نوزاد به شما در تقابل قرار می‌گیرد با درک نوپای او از دوام چیزها.
البته که موضوع ساده‌ای نیست، ولی دانستن اینکه بیشتر والدین از این مرحله عبور می‌کنند بهتان کمک می‌کند، مخصوصاً اینکه بدانید بالاخره این مرحله به پایان می‌رسد. ولی اگر واقعاً به پایان نرسید، چه اتفاقی می‌افتد؟ از والدین انتظار می‌رود چه واکنشی نشان بدهند هنگامی که اضطراب جدایی کودکشان یا هرگز از بین نمی‌رود یا پس از رخدادی آسیب‌زا در زندگی فرزندشان تبدیل به دغدغه‌ای جدید می‌شود؟ و تکلیف بزرگسالانی چه می‌شود که خودشان هم هنوز با اضطراب جدایی درگیرند؟

 

اختلال اضطراب جدایی چیست؟
انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) اختلال اضطراب جدایی را اختلال اضطرابی تعریف می‌کند که معمولاً در دوران کودکی یا بزرگسالی رخ می‌دهد. این اختلال با اضطراب جدایی‌ای که بیشتر نوزادان و نوپایان تجربه می‌کنند یکسان نیست. هرچند اختلال اضطراب جدایی ممکن است مشابه اضطراب جدایی‌ای به نظر برسد که از جنبۀ رشدی مناسب است – چرا که این اختلال هم شامل ترس جدایی از خانه یا خانوادۀ شخص می‌شود – این دو با یکدیگر متفاوت‌اند. دلیلش هم این است که چنین اختلالی خارج از بازۀ زمانی موردانتظار رخ می‌دهد و هم فراگیر است و هم ذاتاً پایدار.
در اختلال اضطراب جدایی ممکن است این موارد مشاهده شود:

•    اضطراب فزاینده صرفاً به دلیل پیش‌بینی جدایی بالقوه
•    ترس‌ها و دغدغه‌های جاری اطراف اتفاقات مصیبت‌بار فرضی که اگر آن جدایی پیش بیاید، رخ می‌دهند 
•    ترس‌ها و دغدغه‌های جاری نسبت به آن دسته از وقایعی که ممکن است به جدایی منتهی شوند
•    مدرسه نرفتن
•    ناتوانی در خوابیدن هنگامی که بیرون از خانه‌اند یا هنگامی که سوژه‌های دلبستگی‌شان کنارشان نیست 
•    کابوس
•    نشانه‌های جسمانی، مانند سردرد، حالت تهوع یا استفراغ

درست است که اختلال اضطراب جدایی معمولاً در کودکان و نوجوانان مشاهده می‌شود، ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) ذکر کرده که بزرگسالان نیز ممکن است این اختلال را تجربه کنند. درواقع پژوهشی در سال 2008 نشان داد که حدود 1/4 درصد کودکان با اختلال اضطراب جدایی سروکار خواهند داشت و البته 1/36 درصد آنها، اگر درمان نشوند، تا بزرگسالی این مسئله را با خود خواهند داشت.

 

اختلال اضطراب جدایی کودکان در مقایسه با بزرگسالان
طبق پژوهشی در سال 2010، صرفاً در حدود یک دهۀ اخیر است که اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالان نیز شناسایی شده. و البته هنوز هم این اختلال زمانی تشخیص داده می‌شود که علائم موجود به تشخیص سایر اختلالات اضطراب و وحشت‌زدگی منجر نشود. اختلال اضطراب جدایی کودکان و بزرگسالان در بیشتر موارد بسیار شبیه یکدیگرند و فقط چند استثنای کوچک وجود دارد.
بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی زمانی که جدا شدن از سوژه‌های دلبستگی پیش می‌آید، اضطراب و ترس گسترده‌ای تجربه می‌کنند، درست مثل کودکان. این بزرگسالان از جدا شدن نگران می‌شوند و از تنها ماندن پرهیز می‌کنند. به نظر می‌رسد تفاوت اصلی در بروز اینها بیشتر به بلوغ و پختگی مربوط می‌شود تا هر چیز دیگر. مثلاً بزرگسالان ممکن است در تشخیص و بیان دقیق اضطرابشان بهتر عمل کنند و ممکن است نشانه‌های خود را در ظاهر کمتر بروز بدهند.
درست است که اختلال اضطراب جدایی ممکن است در بزرگسالی نیز ایجاد شود، ولی پژوهشگران مطالعۀ سال 2010 معتقدند این احتمالش بیشتر است که اضطراب جدایی کودکی تا دوران بزرگسالی دوام بیاورد. معنایش این است که بیشتر بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی احتمالاً بخش عمده‌ای از زندگی‌شان را با این مشکل گذرانده‌اند.

 

نشانه‌های اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان یا کودکان با ترس‌ها و دغدغه‌های زیر مشخص می‌شود:
•    جدا شدن از سوژۀ دلبستگی
•    از دست دادن سوژۀ دلبستگی عمده بر اثر بیماری، تصادف یا مرگ
•    تجربۀ رخدادهای غیرمنتظره که به جدایی از سوژۀ دلبستگی عمده منجر می‌شود
•    دور بودن از خانه
•    تنها بودن

سایر نشانه‌ها عبارت‌اند از ناتوانی در خوابیدن هنگامی که سوژۀ دلبستگی اصلی در کنارشان نیست و دیدن کابوس‌هایی دربارۀ جدا شدن از سوژۀ دلبستگی اصلی.
هرچند بسیاری از کودکان هرازگاهی ممکن است برخی از این نشانه‌ها را تجربه کنند، ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) چنین توضیح می‌دهد که برای تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی، این نشانه‌ها باید این ویژگی‌ها را نیز داشته باشند:

•    مداوم باشد
•    گسترده باشد، تا جایی که به بهره‌وری اجتماعی یا آکادمیک لطمه بزند
•    متناسب با مراحل رشد نباشد.
در کودکان این نشانه‌ها باید دست‌کم به مدت 4 هفته ادامه داشته باشند، ولی در بزرگسالان این زمان به 6 ماه یا بیشتر می‌رسد.

 

دلیل اضطراب جدایی چیست؟
هیچ دلیل واحد شناخته‌شده‌ای برای ایجاد اختلال اضطراب جدایی وجود ندارد، ولی عوامل متعددی می‌توانند احتمال شکل‌گیری این اختلال را در کودکان افزایش دهند. پژوهشی در سال 2009 به مؤلفه‌های ژنتیکی احتمالی در شکل‌گیری اختلال اضطراب جدایی اشاره کرده است. به بیان دیگر، برخی افراد ممکن است زمینۀ بیشتری داشته باشند برای سطوح بالاتری از اضطراب و ترس نسبت به جدا شدن از سوژه‌های دلبستگی اصلی‌شان. اگر کودکی سابقۀ خانوادگی اضطراب یا افسردگی داشته باشد، در معرض خطر بیشتری قرار دارد.
پژوهشی که سال 2008 انجام شد ثابت کرد اختلال اضطراب جدایی بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی است تا بسیاری از سایر اختلال‌های جدایی دوران کودکی. برخی از این عوامل خطرزا عبارت‌اند از:
•    کم بودن گرمای خانوادگی و والدین
•    رفتارهای زیاده‌مراقب و زیاده‌درگیر والدین
•    دخالت والدین در تنظیم و رفتار هیجانی

رخدادهای آسیب‌زا (تروماتیک) یا پراسترس زندگی نیز جزو عوامل افزایش‌دهندۀ خطر ابتلا به اختلال اضطراب جدایی کودکان شناخته می‌شود. این عوامل عبارت‌اند از:
•    غیبت یا مرگ سوژۀ دلبستگی اصلی
•    خشونت خانگی در منزل
•    طلاق والدین
•    جابه‌جایی‌های مدام که بر شکل‌گیری ارتباطات اجتماعی اثر می‌گذارد.

در بزرگسالان نیز مهم‌ترین عامل خطرناک در ایجاد اختلال اضطراب جدایی وجود اختلال اضطراب جدایی درمان‌نشده در دوران کودکی است.

 

اختلال اضطراب جدایی چگونه تشخیص داده می‌شود؟
یکی از بخش‌های اصلی تشخیص اختلال اضطراب جدایی این است که نخست سایر مشکلات بالقوۀ سلامت روان را کنار بگذاریم، ازجمله:
•    اختلال طیف اوتیسم
•    اختلالات روان‌پریشی
•    گذرهراسی
•    اختلال اضطراب فراگیر

از اینجا به بعد دیگر موضوع وجود معیارهای تشخیصی است، ازجمله ترس‌هایی نسبت به سوژۀ دلبستگی اصلی که:
•    مداوم باشد
•    گسترده باشد، تا جایی که به بهره‌وری اجتماعی یا آکادمیک لطمه بزند
•    متناسب با مراحل رشد نباشد.
اگر نشانه‌ها مطابق با معیارهای تشخیصی باشد و یک پزشک مجرب یا متخصص سلامت روان نیز سایر مشکلات سلامتی روان را کنار نهاده باشد، می‌توانند تشخیص اختلال اضطراب جدایی دهند. اگر والدین ندانند که آیا باید کودکشان را برای ارزیابی ببرند یا نه، پاسخ ساده است: اگر اضطراب کودکتان دارد بر زندگی روزانۀ او (یا خودتان) اثر منفی می‌گذارد، ارزیابی توصیه می‌شود.
بیشتر متخصصان سلامت روان مدتی را صرف گفتگو با والدین کودک می‌کنند، دربارۀ اینکه در کودکشان چه چیزهایی مشاهده کرده‌اند. سپس با خود کودک گفتگو می‌کنند، دربارۀ نوع تجربۀ او از اضطراب. شاید فقط یک جلسه لازم باشد تا تشخیص اعلام شود، ولی کار اصلی دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود.

 

درمان اختلال اضطراب جدایی
همان‌طور که گفته شد، عامل خطرزای اصلی در اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان اختلال اضطراب جدایی درمان‌نشدۀ دوران کودکی است؛ پس این هم یک دلیل دیگر است برای اینکه به‌محض تشخیص اختلال اضطراب جدایی توسط متخصص سلامت روان، برای درمان کودک خود اقدام کنید.
خبر خوب اینکه گزینه‌های درمانی متعددی وجود دارد که بسیاری‌شان هم در درمان اختلال اضطراب جدایی موفق بوده‌اند. یکی از گزینه‌های درمانی، که بیشترین پشتوانۀ تحقیقاتی را دارد، رفتاردرمانی شناختی (CBT) است. به‌علاوه، پژوهشی در سال 2018 نیز به این نتیجه رسید که این نوع روان‌درمانی می‌تواند در درازمدت نیز مفید و مؤثر باشد. هدف CBT به چالش کشیدن تحریف‌های فکری است و اینکه به فرد تحت روان‌درمانی تکنیک‌های بهتری برای تاب‌آوری آموزش دهد. این روش برای کودکان و بزرگسالانی که با اختلال اضطراب جدایی سروکار دارند شامل حرف زدن دربارۀ ترس‌هایی است که تجربه می‌کنند و بررسی اینکه این ترس‌ها چقدر ممکن است واقع‌بینانه باشند.
ادامه دادن روان‌درمانی یک مؤلفۀ مواجهه‌ای را نیز ضمیمه می‌کند. این وضعیت هنگامی است که کودک یا بزرگسال در وضعیت‌های اضطراب‌آور تخیلی یا واقعی قرار می‌گیرند و سعی می‌کنند مهارت‌های تاب‌آوری‌ای را به کار بگیرند که پیش‌تر آموخته‌اند.
یکی دیگر از گزینه‌های درمانی بالقوه درمان تعاملی والد-فرزندی (PCIT) است که متمرکز می‌شود بر بهبود رابطۀ والد-فرزندی و کمک می‌کند والدین بیاموزند که چگونه به شکل سالم‌تری با فرزندشان تعامل کنند. یکی از مؤلفه‌های کلیدی موفقیت در درمان کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی ، فارغ از روش درمانی‌ای که پیش گرفته شده، درگیر شدن و همراهی والدین است. بهترین راه این است که به این روند به چشم خانواده‌درمانی نگریسته شود، نه صرفاً درمان فردی کودک.

 

بیایید جمع‌بندی کنیم
داشتن فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است هم برای مراقب و هم برای خود کودک باعث انزوا و طاقت‌فرسا باشد. اگر بزرگسال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشید، شاید حتی از این بیشتر هم برایتان طاقت‌فرسا باشد. برای همین هم بسیار مهم است که فراموش نکنید شما تنها نیستید. چنین تشخیصی به این دلیل وجود دارد که دیگرانی هم مانند شما با چنین مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید