گاهی اوقات اتفاقاتی برای ما رخ میدهد که طبیعی است نسبت به آنها احساس بدی داشته باشیم. انسان جایزالخطا است و قطعاً همه ما مرتکب اشتباهاتی در زندگی خود شدهایم و در آینده نیز خواهیم شد. فراموش کردن نام افراد و یا مردود شدن در امتحانی که به میزان کافی برای آن مطالعه نکردهایم ازجمله اشتباهات کوچکی هستند که میتوانند احساس ناخوشایندی در ما ایجاد کنند. اگر خطایی که مرتکب شدید یا اشتباهی که رخداده است بهقدری موجب بروز احساس ناخوشایند در شما شده که نمیتوانید رفتارتان را از شخصیت خود جدا کنید، در آن صورت احساس شرم خواهید کرد یا احساس گناه بر شما غلبه میکند؟
یکی از مهمترین نکات کلیدی که به شما کمک میکند تا راهی برای حرکت روبهجلو پیدا کنید، دانستن تفاوت بین این دو هیجان و همچنین منشأ اصلی بروز آنهاست. چراکه گاهی یک اتفاق، صرفاً بهعنوان فعالکننده احساس شرم و گناه است
احساس شرم در مقابل احساس گناه
در دوران جوانی، این دو هیجان بهمثابه یک قطبنما عمل کرده و به ما کمک میکنند تا بهترین شیوه تعامل با جامعه خود را فرابگیریم. پژوهشها نشان میدهند که هردو این هیجانات، طی جریانها و درگیریهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به وجود میآیند. زمینه اصلی بروز آنها زمانی است که شما بهعنوان یک شهروند کاری را انجام میدهید که میدانید اشتباه است و یا از هنجار اجتماعی جامعه خود منحرف میشوید. گزارشها همچنین حاکی از آن است که این احساسات بهصورت عمومی و در حضور دیگران و بهصورت خصوصی در فضای شخصی هر فرد قابل تجربه هستند.
احساس شرم و گناه ارتباط نزدیکی با موارد زیر دارند.
- احساس انزجار
- خجالت
- حقارت
- پشیمانی
- حسرت
- خودآگاهی
اما باید خاطرنشان کرد که تفاوتهای قابلذکری نیز بین این دو وجود دارد
شرم زمزمه میکند که من آدم بدی هستم»
تریسی کاب، مشاور متخصص در ایالت جورجیا، میگوید که شرم در چیزهایی ظاهر میشود که مراجعین بهصورت مکرر آن را یک نقص شخصیتی و نقطه ضعف قلمداد کرده و قادر نیستند فردیت خود را از رفتار و عمل خود جدا سازند.
احساس گناه زمزمه میکند که من کار بدی انجام دادهام"
کاب اضافه میکند که مراجعینی که بااحساس گناه دستوپنجه نرم میکنند، میتوانند اشتباه خود را ببینند و نقش خود را در این ارزیابی کرده و بپذیرند درنتیجه این پذیرش، میزان خودسرانشی آنها به طرز قابلتوجهی کاهشیافته و افراد آن را یک نقطهضعف با نقص نمیپندارند.
آیا احساس گناه یا شرم در وضعیت سلامت روان افراد اثرگذار است؟
طبیعتاً بین این دو هیجان و سلامت روان، ارتباط وجود دارد، اما این یک ارتباط خطی یا علت و معلولی نیست. مسلماً اگر بتوانیم شرم و گناه را بهعنوان علامتی برای مسائل روانی در نظر بگیریم که در صورت نادیده گرفتن آن وخامت اوضاع وخیمتر میشود، بهره بیشتری از آنها خواهیم برد.
به عقیده کاب نابه سامانی شرایط سلامت روان لزوماً از احساس گناه ایجاد نمیشود، مگر اینکه احساس گناه به شکلی فراگیر، زندگی فرد را مختل کند. احساس گناه را میتوان در افسردگی، اضطراب، استرس پس از سانحه، وسواس و شخصیت دوقطبی مشاهده کرد. شرم را همچنین میتوان در اختلالهای روانی زیر مشاهده کرد:
- اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
- اختلال شخصیت مرزی (BPD)
- اختلال شخصیت وابسته
- اختلالات اشتها
- اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)
- اختلال مصرف مواد
آیا میتوان انواع مختلفی از این دو هیجان را ذکر کرد؟
جوزف برگو در کتاب خود با نام " شرم: خود را آزاد کنید، شادی را بیابید و عزتنفس واقعی بسازید " چهار نوع شرم را شناسایی میکند:
- عشق یکطرفه: نادیده گرفته شدن از سوی والدین
- محرومیت: طرد شدن از جمع دوستان مدرسه
- مواجهه ناخواسته: تحقیر شدن در ملأ عام
- ناکامی در مورد انتظارات: شکست در رسیدن به یک هدف
از سوی دیگر، احساس گناه ازلحاظ میزان پایداری در روان فرد میتواند در طیفی از احساس گناه موقتی تا احساس گناه بیمارگونه بروز پیدا کند.
احساس گناه پاتولوژیک میتواند یکی از علائم اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) باشد. اگر این احساس گناه حول موضوعات اخلاقی یا مذهبی (مثل ناشکری کردن یا کفر گفتن) باشد، آن را وسواس و وحشت زیاد از ارتکاب به عمل ناشایست خلاف باور های دینی قلمداد میکنند.
نمونههایی از احساس گناه در مقابل شرم
سادهترین راه برای درک تمایز بین شرم و گناه، به خاطر سپردن این نکته است که احساس گناه حاصل عمل و احساس شرم نتیجه خود سرزنشی و برگرفته از شخصیت است. نتایج حاصل از تحقیقات نشان میدهد که شرم که شرم بر شکاف دردناکی بین فردی که هستید و «خود ایده آلی» که اغلب بر اساس انتظارات جامعه شکل میگیرد تأثیر میگذارد.
احساس گناه
- از اینکه جوهر خودکار روی کتش ریخت احساس بدی دارم
- از تحقیر او در محل کار احساس خوبی ندارم
- اینکه به او خیانت کردم خطای من بود
- آن لباس در تن من زیبا نبود
- بیدقتی من باعث شد در پروژه دانشگاه عقب بیفتیم
احساس شرم
- من آدم بدی هستم چون باعث ریختن جوهر خودکار روی کت او شدم
- من آدم احمقی هستم که او را در محیط کار تحقیر کردم
- من شایسته بودن در یک رابطه عاشقانه را ندارم
- من زشت هستم و هیچ لباسی به من نمیآید
- من آدم بیارزشی هستم و باعث کند شدن روند پروژه دانشگاه شدم
چگونه احساس شرم و گناه را از هم تمیز دهیم؟
تحقیقات نشان میدهند که شرم و گناه به طور متفاوتی بروز پیدا میکنند. افرادی که شرم تجربه میکنند، اغلب خشمگینتر، جمع گریز تر، دارای عزتنفس پایینتر و خود تخریبگرتر هستند. در مقابل، افرادی که احساس گناه بیشتری دارند، بیشتر عذرخواهی کرده، به دنبال راهی برای جبران هستند و دلسوزی افراطی نسبت به دیگران دارند.
تحقیقات قدیمیتر در خصوص احساس شرم و گناه نشان میدهند که پاسخ فیزیولوژیکی فرد نیز در زمان تجربه این دو متفاوت است. شرم میتواند التهاب بیشتری را در بدن شما ایجاد کرده و این در حالی است که احساس گناه، قادر به ایجاد چنین تغییری نیست.
نکات مهم در برخورد با احساس شرم و گناه
گاهی گذر زمان برای آنکه کمتر احساس شرم یا گناه را تجربه کنید، لازم است؛ اما اینکه در این بین بخواهید: در مقابل آنها دست به اقدامات زیر بزنید نیز، بعید و غیرممکن به نظر نمیرسد.
1- زیر سوال بردن
تریسی کلر بهعنوان یک مشاور حرفهای معتقد است که باید به این موضوع بازگردیم که چرا این احساسات ذاتاً سازگار هستند. آنها به ما یاد میدهند تا درست و غلط را از هم تفکیک کنیم. او میگوید: وقتی بزرگ میشویم، بهاندازه یک کودک که در جستجوی راه خود برای شناخت سراسر جهان است، نیازی به این احساسات نداریم. کلر اضافه میکند که ما باید احساسات را در زمان بروز آنها زیر سؤال ببریم و از خود بپرسیم: "چرا این احساس را دارم؟" یا "چه چیزی باعث این اتفاق شد؟"
درصورتیکه بتوانید دلایل اصلی در پشتصحنه این احساسات را دریابید، برای رفع احساسات منفی، توانمندتر خواهید بود.
2- شناسایی منبع احساس
شما با احساس گناه یا شرم از شکم مادر یا به عبارتی به شکل ذاتی به این دنیا نیامدهاید. توصیه کلر این است که دلایل احساس خود را حتماً مورد بازبینی قرار دهید. از خودتان بپرسید که این احساس را از کجا یاد گرفتهاید؟ چه کسی این پیام را در کودکی یا نوجوانی به شما منتقل کرده است؟ آیا منبع این احساس والدین بودهاند یا معلمان شما باعث آن شدهاند؟
3- برانگیزاننده های احساس خود را در نظر گرفته و موردبررسی قرار دهید.
به نقل از برایان ویند، روزنامهنگاری و فعالیتهایی که نتایج آن به شما بازخورد داده میشود، میتواند در افزایش خودآگاهی، شناسایی احساسات و بررسی محرکهای احتمالی این احساسات کمککننده باشد. همچنین اضافه میکند، پیش از اینکه وارد یک مارپیچ از خودتوییهای منفی شوید، مانع ذهن شده و به عبارتی مچ خود را بگیرید. در بسیاری از موارد، کمک و حمایتهای یک متخصص سلامت روان نیز میتواند مفید باشد.
4- خود شفقتی داشته باشید.
آیا کودک خود را "احمق" خطاب میکنید؟ آیا تا به حال دوست خود را مرارت آمیز لقب دادهاید و یا شریک عاطفی خود را بیارزش دانستهاید؟ طبیعتاً پاسخ به این سؤالات منفی است. چرا که انسان هیچگاه نمیتواند با اشخاص موردعلاقه خود و کسانی که دوستشان دارد، به چنین شکلی صحبت کند؛ بنابراین اگر برای مهربان بودن با خودتان مشکلدارید، بهترین تمرین آن است که فکر کنید چگونه باکسی که دوستش دارید صحبت میکنید. بدون شک نه شما و نه آنها شایسته این زبان تحقیرآمیز و به دور از مهربانی نیستید. یادگیری این مهارت که رفتار و اعمال خود را از شخصیت خود جدا کنید بسیار حائز اهمیت است. ممکن است اشتباهاتی مرتکب شده باشید، اما آنها به تنهایی، معرف شخصیت شما نیستند.
خلاصه
احساس گناه و شرم بهعنوان مکانیزم های کاربردی بازخورد دهنده مفید هستند، اما اگر تحت کنترل شخص قرار نگیرند میتوانند در احساس وی نسبت به خود، روابط با نزدیکان و نحوه حضور ما در جامعه اخلال ایجاد کنند.یک متخصص سلامت روان ماهر و کار بلد، از طریق فعالیتهای بازخورد دهنده به شما کمک خواهد کرد تا زمینه احساسات خود را بهتر درک کرده و افکار غیرمفیدی را که ممکن است به احساس شرم و گناه منجر شود، مدیریت کنید.
به یاد داشته باشید که شما بهتر ازآنچه فکر میکنید عمل میکنید. پس بنابراین، ناتوانیها و نقص های خود را ابتدا در ذهن خود بپذیرید تا بتوانید در عمل، ضمن پذیرش آنها، بهترین رفتار را داشته باشید. هیچ کس کامل نیست و شما نیز مانند تمامی انسانها نواقص خود را دارید.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید