درمان افسردگی به زمان نسبتاً زیادی نیاز دارد. اما این دغدغه همیشه برای بیماران وجود دارد که آیا افسردگی‌شان در حال بهبودی است یا هنوز باید منتظر بمانند. تردید زمانی افزایش پیدا می‌کند، که پیشرفت درمانی بیمار کند می‌شود. در این مقاله می‌خواهم، معیارهایی را به شما نشان دهم که می‌توانید از آن‌ها برای ارزیابی روند بهبودی و درمان استفاده کنید. به یاد داشته باشید، درمان نیاز به زمان دارد، بنابراین باید این زمان را به خودتان بدهید. بیماران افسرده غالباً نسبت به حال بد خود احساس خجالت و شرمساری می‌کنند. احساس شرم متأسفانه بیمار را در شرایط بسیار بدی قرار می‌دهد. ما باید درک کنیم که افسردگی فقط یک بیماری است و باید با آن مانند یک بیماری برخورد کرد. افسردگی مجموعه‌ای از احساسات ناخوشایند را به همراه می‌آورد که درمان را با مشکل مواجه می‌کند. بنابراین در این شرایط سخت، شما باید حتی کوچک‌ترین قدم‌ها را به سمت بهبودی و درمان ببینید و لمس کنید. مجموعه سؤالات و پارامترهایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره می‌کنم، می‌تواند به شما کمک کند تا قدم‌های رو به جلوی خود را ببینید.
سؤالاتی برای ارزیابی پیشرفت درمانی
یکی از ساده‌ترین شیوه‌های ارزیابی برای پیشرفت درمانی افسردگی، پرسش این سؤالات از خود است. با کمک این سؤالات تا حدود زیادی می‌توانید بفهمید که در کجا بازی قرار دارید. لطفاً در هنگام پاسخ نسبت به خودتان منصف باشید. همان طور که قبلاً اشاره کردم مجموعه‌ای از احساسات ناخوشایند بر سر شما هوار شده است که یکی از آن‌ها ناامیدی است. ناامیدی، بدبینی عجیبی را به جان شما می‌اندازد. در این شرایط باید تلاش کنید نگاه منصفانه را از دست ندهید. به خودتان اعتماد کنید و صادقانه به این سؤالات پاسخ دهید.
آیا علائم افسردگی در حال بهبودی است؟
اولین قدم، چک کردن علائم یا نشانگان افسردگی است. در آینده، و در مجموعه مقالاتی، به بررسی همه جانبه افسردگی خواهیم پرداخت تا شما عزیزان بیشتر با این بیماری آشنا شوید. شما همچنین می‌توانید از آزمون‌های سنجش افسردگی مانند آزمون افسردگی بک استفاده کنید. مقایسه نمرات در طول بازه‌های زمانی مشخص، به شما نشان خواهد داد که آیا بیماری در حال بهبود است یا نه.
آیا در فعالیت‌های روزانه شما نسبت به گذشته بهتر شده؟
افسردگی سبب ایجاد آشفتگی در زندگی روزمره انسان می‌شود. بیمار افسرده به سختی می‌تواند تکالیف روزمره خود مدیریت کند. بنابراین اگر صبح راحت‌تر می‌توانید بیدار شوید و میل بیشتری به رفتن به سر کار دارید، می‌توان نتیجه گرفت که در مسیر درستی گام بر می‌دارید. برای اینکه بتوانید راحت‌تر این ارزیابی را انجام دهید، اهداف ساده برای خود انتخاب کنید. مثلاً در اولین هفته مراجعه به روان‌درمانگر، چند ساعت در طول روز کار مفید انجام می‌دادید، و الان بعد از گذشته شش هفته، میزان کار مفید شما به چه اندازه‌ای رسیده است. یکی دیگر از حوزه‌هایی که افسردگی به آن حمله می‌کند، سلامت جسمی است. میزان حمام رفتن و حتی نظم شما برای مسواک زدند نیز می‌تواند با گذشت چند هفته دچار تغییر شود.
آیا دارویی که مصرف می‌کنید عوارض غیرقابل تحملی برایتان دارد؟
البته تمام بیماران افسرده نیاز به مصرف دارو ندارد (دوستان عزیز من قبلاً بارها و بارها خدمت شما تاکید کرده‌ام که برای دارو درمانی باید حتماً به روان‌پزشک مراجعه کنید)، اما گاهی اوقات سطح اختلال به مرحله‌ای می‌رسد که بیمار باید دارو مصرف کند. هدف نهایی درمان، خلاص شدن از شر افسردگی است. اما گاهی اوقات عوارض جانبی دارو ممکن است کیفیت زندگی شما را به شدت کاهش دهد. در این شرایط با روان‌پزشک خود تماس بگیرید تا عوارض جانبی دارو کنترل شود. کاهش عوارض جانبی و افزایش احساس خوشایند، به معنای این است که دارو به خوبی کارش را انجام می‌دهد.
آیا احساس می‌کنید که عوارض اولیه بیماری در حال بازگشت است؟
یکی از مهم‌ترین اهداف درمان افسردگی این است که بیماری دوباره باز نگردد. اگر احساس می‌کنید که بعد از گذشته یک بازه زمانی نسبتاً طولانی، دوباره شاهد اوج‌گیری نشانگان بیماری افسردگی هستید، باید سریعاً این موضوع را با درمانگر خود در میان بگذارد. نشانگان بیماری باید در یک بازه زمانی تحت کنترل در بیاید.
آیا تغییرات لازم را سبک زندگی‌تان اعمال کرده‌اید؟
هرچند که افسردگی یک بیماری است اما نباید فراموش کنیم که سبک زندگی انسان و میزان تجربه اضطراب، می‌تواند ما را در ریسک ابتلا به بیماری قرار دهد. در مقاله‌ای به بررسی سبک زندگی سودمند پرداخته‌ام. این واقعیت وجود دارد که سبک زندگی ما ایرانی‌ها در حال حاضر ما را در ریسک بالایی از مشکلات روانی قرار می‌دهد. ما باید در این موضوع تغییر جدی ایجاد کنیم.
نشانگان افسردگی که باید مراقب آن‌ها باشید
اگر فکر می‌کنید که افسرده هستید، یا مدت زمان طولانی است که تحت درمان قرار دارید و هنوز به نظرتان علائم بهبودی دیده نمی‌شود، این موارد را که در این بخش به اختصار به آن‌ها اشاره می‌کنم را به دقت بررسی کنید.
- خوابیدن زیاد یا کم
- خوردن زیاد یا کم
- بی‌قراری
- احساس ناامیدی
- فقدان لذت در فعالیت‌های روزانه یا علاقمندی‌ها
- گریه کردن بدون هیچ دلیلی
- اضطراب غیرقابل تحمل
- احساس اندوه، بی‌ارزشی، یا احساس گناه
- سختی در انجام فعالیت‌های روزانه
- زودرنجی و حساسیت زیاد
- سختی در تمرکز یا حفظ تمرکز
- بیدار شدن در هنگام شب یا زود بیدار در صبح زود
- مشکلات جسمی نظیر دل درد یا سردرد
- فکر کردن یا تلاش برای خودکشی
قبلاً بارها و بارها در مورد افکار مربوط به خودکشی هشدار داده بودم. این موضوع باید جدی گرفته شود. حتماً به متخصص سلامت روان مراجعه کنید و این موضوع را با او در میان بگذارید. این افکار یکی از مهم‌ترین نشانگان افسردگی است و بسیار خطرناک است.
اما به صورت کلی اگر علائمی که در بالا به آن اشاره شد به مدت دو هفته در شما وجود داشت و نشانهای از بهبودی یا کم شدن علائم ندیدید، حتماً به متخصص سلامت روان مراجعه کنید تا ارزیابی دقیق‌تری شکل بگیرد.
پیشرفت خود را به ثبت برسانید
کاملاً درک می‌کنم که انجام این کار می‌تواند برای شما مشکل باشد اما برای اینکه بتواند بهتر از روند بهبودی خود آگاه باشید، باید همه چیز را در یک دفتر یادداشت ثبت کنید. در این دفترچه باید همه چیز ثبت شود. مثلاً در فلان روز تلاش کردید که کتاب جدیدی را مطالعه کنید اما اصلاً حوصله انجام آن را نداشتید. این دفتر البته باید به صورت محرمانه نگهداری شود و فقط می‌توانید آن را به روان‌درمانگر خود نشان دهید. با گذشت چند جلسه درمانی، آرام آرام نشانهای بهبودی در شما ظاهر می‌شود. دیدن این نشانگان به ما برای پیمودن این مسیر سخت، نیرو و انگیزه می‌دهد.
منبع: verywellmind
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید