Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

چطور از شر یک خودشیفته خلاص شویم

4.333333333333333
چطور از شر یک خودشیفته خلاص شویم

اگر تصمیم به ترک چنین رابطه‌ای گرفته‌اید، پس قطعاً مدت زمان قابل‌توجهی به آن فکر کرده‌اید. حتی ممکن است پیش‌بینی برخی از واکنش‌های طرف مقابل، باعث تردید شما شده باشد. این افکار و احساسات کاملاً طبیعی است. اگر شریک عاطفی‌تان به اختلال شخصیت خودشیفته دچار باشد و یا خصایص رفتاری خودشیفتگی در او دیده می‌شود، شما حتماً تحت تأثیر مخرب این صفات رفتاری قرارگرفته‌اید.

همچنین ممکن است که به دام بازی‌های  شخصیت خودشیفته و رفتارهای کنترل گرانه او افتاده و درنتیجه، این احتمال وجود دارد که از لحاظ عاطفی و روانی آسیب دیده باشید. آسیب‌هایی که در معرض آن هستید، شامل موارد زیر است:

-    اختلال استرس پس از ضربه
-    کاهش اعتماد به نفس، اطمینان به خود و حس موجودیت
-    احساس شرم و بی‌ارزشی
-    اضطراب
-    افسردگی
-    نشانگان فیزیکی مثل درد در نواحی مختلف
-    احساس عدم اطمینان و سردرگمی

این‌ها، دلایل قابل قبولی برای ترک یک رابطه هستند. علاوه بر این، طبیعی است که همچنان فرد مقابل را دوست داشته باشید. احساسات متعارض در ترک رابطه، به شما کمک می‌کند که تا به خاطر داشته باشید، قرار دادن سلامت و امنیت خود در اولویت، کار ساده‌ای نیست اما همیشه ارزشش را دارد و این دقیقاً همان کاری است که شما باید انجام دهید.

 

چطور می‌توانیم به این رابطه خاتمه بدهیم؟
در اینجا به مواردی برای شفاف‌سازی ذهنیت خود از تصمیمتان، اشاره خواهیم کرد. توجه به این نکات، از هرگونه اخلال در روند تصمیم و ایجاد هر بحثی جلوگیری خواهد کرد.


تمرکز بر علت تصمیم

داشتن دلایل روشن- مثلاً اثرات منفی رابطه بر شما- کمک می‌کند که بر موضع خود ایستادگی کرده و به سمت جلو گام بردارید. لزومی بر اعلام دلیل خود برای ترک رابطه بخصوص زمانی که افشا کردن آن منجر به دعوا و مشاجره می‌شود، نیست.

 

توجه به نحوه بیان و طرح مسئله

تصمیم خود را مختصر و مفید بیان کنید. اشلی هودسن(Ashely Hudson) خانواده درمانگر و زوج درمانگر یوربالیندا ایالت کالیفرنیا تصدیق می‌کند که صراحت بیان، ساده‌گویی و خلاصه کردن آنچه می‌خواهید بگویید، بسیار مهم است. نباید هیچ‌گونه فضایی برای مشاجره و متقاعدسازی از سوی طرف مقابل وجود داشته باشد. به اعتقاد هودسن، اگر هنوز به نتیجه قطعی برای چگونه بیان کردن این تصمیم نرسیده‌اید، ساده‌ترین جمله این است که " این رابطه سالم نیست و من قصد ترک آن را دارم. " 

 

برنامه‌ریزی

قبل از شروع این گفتگو، برای همه جوانب آن برنامه از پیش تعیین شده داشته باشید. مثلاً:

اگر فرزندی دارید، چطور به او خواهید گفت؟
اگر از لحاظ مالی به زوج خود وابسته بودید، بعد از ترک رابطه چطور مسائل مالی را مدیریت خواهید کرد؟
اگر باید جای دیگری زندگی کنید، چطور یک محل سکونت امن انتخاب خواهید کرد؟

جِنی لانت( Jennie Lannette)، مشاور دانشگاه کلمبیا در ایالت میسوری، بر این نکته تأکید دارد که عبور از یک برهه زمانی دشوار، برای دستیابی به بهترین نتیجه در جدایی از یک فرد با شخصیت خودشیفته، غیرمعمول نیست. چالش اصلی در این موقعیت، حفظ فاصله است. در این خصوص، لازم است که در ارتباطات آینده شبکه‌های مجازی و دنیای بیرون تجدیدنظر کنید. به عقیده لانت، بهترین راه، ایجاد یک فاصله جدی برای مدت حداقل یک ماه است. در این زمان، تمامی شماره‌ها، حساب‌ها و هرگونه راه ارتباطی دیگر را مسدود کنید.

 

پیش‌بینی واکنش‌ها و پاسخ‌های مناسب
زوج شما ممکن است واکنش‌های مختلفی داشته باشد. او ممکن است برای تغییر نظر شما، به هر اقدامی- حتی خطرناک- دست بزند. لانت همچنین توضیح می‌دهد که افرادی با ویژگی‌های شخصیت خودشیفته، به‌ محض اینکه احساس کنند شما در حال ترک رابطه هستید، همه تاکتیک‌های خود را برای نگه‌داشتن شما، به کار می‌گیرند. ممکن است چاپلوسی کنند، از شما عذرخواهی کنند، خشمگین شوند، تهدید کنند و یا با عشق و محبت بیش‌ازحد، شما را تحت تأثیر قرار دهند. برای همه این‌ها آماده ‌باشید و برنامه خود را فراموش نکنید. به خاطر داشته باشید که رابطه، همیشه به وضع اولیه بازمی‌گردد(بهبود نخواهد یافت).

 

چانه‌زنی
التماس کردن، درخواست کردن، قول دادن و رفتارهایی از این قبیل، نمونه‌هایی از چانه‌زنی طرف مقابل شماست. جمله‌ای که احتمالاً آن را خواهید شنید این است:" اگر مرا ترک نکنی، قول می‌دهم که رفتارم را تکرار نکنم. لطفاً یک فرصت دوباره به من بده."

 

چطور باید این موقعیت را مدیریت کرد؟
هودسن، مرزبندی های دقیق را به‌عنوان خط مقدم دفاعی پیشنهاد می‌کند. نخستین واکنش‌های طرف مقابل شما، با عذرخواهی و ابراز پشیمانی همراه است تا شما را در رابطه نگه‌دارند و باز هم رفتارتان را کنترل کنند. این مرزبندی های شفاف، جدیت شما در تصمیم به ترک رابطه را نشان می‌دهد، اما هودسن بر این نکته هم تأکید دارد که زوج شما، ممکن است از طریق سرزنش گری و ایجاد حس شرم در شما قصد کنترلتان را داشته باشد.

 

بازی شرم و سرزنش گری

در این بازی، زوج شما خطاهایتان را در رابطه گوشزد می‌کند. در این حالت، با سرزنش کردن و القای حس شرم، شاید فکر کنید که حق با طرف مقابل است. مهم نیست که طرف مقابل، چه اتهاماتی به شما می‌زند چراکه این‌گونه رفتارها در یک رابطه سالم و سازنده بروز پیدا نمی‌کنند.
کاترین بلِیک ( Catherine Blake ) مشاور و مربی حوزه طلاق در ایالت ماساچوست، همچنین اضافه می‌کند که این افراد خودشیفته، شما را به چیزهایی متهم می‌کنند که حتی مرتکب آن نشده‌اید. ممکن است توهین کنند یا برای تحریک شما، با فرافکنی رفتارهای خودشان به شما اتهام بزنند. در برخی موارد، این سرزنش‌ها به نوعی بازی با احساسات تبدیل می‌شود. مثلاً فرد خودشیفته‌ای که در یک رابطه وفادار نبوده است این‌طور می‌گوید:" تو(شما به‌عنوان طرف مقابل)، اولین بار به این رابطه خیانت کردی." بلِیک، بهترین واکنش به این اتهام را سکوت می‌داند. را دیگری برای مقابله با این موضوع، استفاده از تکنیک "سنگ خاکستری" است که در آن باید تلاش کنید تا واکنش‌ها و حتی حالات چهره‌ای خود را تا حد ممکن کنترل کنید. این بدین معناست که حمله‌های طرف مقابل روی شما اثری ندارد.

 

ابراز بیش‌ازحد عشق و احساسات  
این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که زوج شما به جای سرزنش، از بمباران عشق و محبت و حتی خریدن هدیه، برای نگه‌داشتن شما در رابطه استفاده می‌کند. زمانی که خودشیفتگی فرد بسیار شدید است، این شیوه، به‌عنوان بخشی از چرخه رفتاری او فعال می‌شود. کارکرد چنین تکنیکی، ایجاد احساس گناه در شماست. قطعاً بی‌اعتنایی به این میزان عشق و تصمیم به ترک رابطه، بیانگر "آدم بد" بودن است و حتی این احتمال وجود دارد که در تصمیمتان مردد بشوید.
زمانی که پرونده رابطه برای شما بسته شده است، بهتر است که فاصله‌ای بین شما و زوجتان ایجاد شود. فراموش نکنید که این ابراز عشق نا به هنگام، همان‌طور که گفتیم، بخشی از چرخه رفتاری یک فرد خودشیفته است و این الگوی رفتاری برای تحت تأثیر قرار طرف مقابل، متوقف نخواهد شد.

 

اعلان‌جنگ
این احتمال وجود دارد که بعد از ترک رابطه، فرد خودشیفته در مورد شما با دیگران صحبت کرده و حقایق را به نفع خود تحریف کند. به‌عنوان مثال ممکن است در فضای مجازی، شایعاتی درباره شما بسازد و یا وجهه‌تان را بین دوستان و آشنایان تخریب کند. به خاطر داشته باشید که این به‌هیچ‌وجه تقصیر شما نیست و شما لیاقت چنین برخوردی را ندارید. بهترین راهکار برای مقابله ‌به ‌مثل، استفاده از یک گروه حمایتی از نزدیکان است. هودسن تأکید می‌کند که حضور افرادی که در کنار شما و پای تصمیمتان می‌ایستند می‌تواند، زمینه را برای بهره‌گیری از یک حمایت تخصصی فراهم کند. ضروری است که از درمان برای پیشرفت رابطه استفاده کنید، اما از علامت‌های هشدار غافل نشوید، بازی‌های شخصیت خودشیفته را بشناسید و در آخر، تصویر یک رابطه سالم و استانداردهای آن را همیشه در ذهن، به خودتان یادآوری کنید.

 

عبور کردن از وقایع پیش‌آمده
ممکن است که زوج خودشیفته شما، به‌راحتی این جدایی را بپذیرد و یا حتی خودش، برای ترک رابطه پیش‌قدم شود. در هرصورت، این احساس که شما کنترل زیادی برای خاتمه دادن به این رابطه نداشته‌اید، پذیرش را برایتان سخت‌تر خواهد کرد. اما اگر شرایط برعکس هم بود، این موقعیت چالش‌های خاص خود را داشت.
در اینجا به چند راهکار برای تسهیل موقعیت اشاره می‌کنیم:

از خود سرزنشی دوری‌کنید. قطعاً گفتگوهای ذهنی برای شما پیش خواهد آمد. اما مهم این است که مسئولیت رفتار دیگران را به دوش خود نیاندازید.

زمانی برای سوگواری به خود بدهید. علی‌رغم اینکه  احساسات بدی در شما ایجاد شده است، ناراحتی و تجربه از دست دادن یک حالت طبیعی است. سوگ یک واکنش معمولی به پایان رابطه است.

جدایی را شفاف کنید. بهتر است که کلیه ارتباطات را قطع کنید. این شامل مسدود کردن هر روزنه‌ای اعم از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و .... است.

از این جدایی در جهت رشد و بازیابی خودتان استفاده کنید. اگر زوج شما، زندگی‌تان را تحت کنترل داشته، ترک رابطه بهترین فرصت برای دوباره خوشحال بودن است. از این موقعیت، برای ارتباط گرفتن با دوستان قدیمی و انجام کارهایی که پیش‌تر از انجام آن لذت می‌بردید، استفاده کنید.

 

خواسته‌های خود را از روابط بعدی خود مشخص کنید.

هیچ عجله‌ای برای ورود به یک رابطه جدید نیست. این جدایی، زمانی برای ارزیابی مجدد نیازها و خواسته‌هایتان از یک رابطه و همچنین از طرف مقابلتان است.

 

گام‌های بعدی  
جدایی از یک فرد خودشیفته آسان نیست اما پذیرفتن ریسک این کار، عزت‌نفس، اعتماد به نفس و حس رضایت از رابطه را در آینده بهبود خواهد بخشید. مدیریت این بحران، به‌تنهایی امکان‌پذیر نیست. حضور یک متخصص سلامت روان حرفه‌ای، برای کسب مهارت جهت ساختن ارتباطات احساسی سودمند در روابط آتی بسیار حائز اهمیت است.

 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید

  • Sam

    17 اسفند 1401

    با سپاس از مطالب خوبتون... و يك نكته را از روى تجربه خدمتتون عرض كنم وآن اين است كه ؛ متاسفانه شخص خوشيفته از روى ذكاوت خبيثانه ، قرباني خود را در چشم ديگران خوار و ذليل ميكند! تا اگر يكروز بخواهد اين قرباني در برابرش قد علم كند يا ايستادگي كند و يا خود را از دام او رها كند ،كسي نباشد كه كمكش كند يا حرفهايش را باور كند !! واين امر به اين شكل اتفاق ميافتد كه ؛ شخص خود شيفته بمرور زمان و بطور اهسته و نامحسوس اعتماد بنفس، وعزت، و اجتماعى بودن و تعادل رواني قرباني را مثل موريانه آرام آرام نابود ميكند بطوري كه قرباني بخاطر حس نا امني رواني كه دارد تا ميتواند خود را از ديگران دور ميكند ! فرد قرباني اصلا در ابتداي امر متوجه نيست كه چه بلايي بسرش دارد ميايد و خودش را از ديگران مخفي ميكند تا تعادل رواني بهم ريخته خود كه دَر طرز حرف زدنش آشكار شده است را از ديگران پنهان كند! و اين دوري از ديگران و متعادل نبودن روان در فرايند اجتماعي باعث ميشود ديگران به فرد قرباني بد بين بشوند!! واين جاى ماجرا قشنگ نقطه هلاكت فرد قرباني است كه نميداند چگونه با اين تنهايي و ذلت كه برايش فراهم شده چگونه توانايي كسب كند و با اين همه افراد كه بطور غير مستقيم دَر جبهه شخص خود شيفته قرار گرفته اند ايستادگي كند و موقعيت خود را اثبات كند!! متاسفانه قربانيان اشخاص خودشيفته در بيشتر مواقع مورد باور (حتى نزديكان ) قرار نميگيرند و كسي حامي آنها نميشوند و خودشان ميمانند و هزاران موضوع و تهمتهايي كه بر عليه اش استفاده ميشود !! و فقط خداوند مهربان و رحيم است كه بايد به داد اين قرباني برسد ! كاش جهل مردم از شخصيتهاى خود شيفته بر طرف شود تا ناخواسته در جهت ظلم كردن تبديل به سربازان خودشيفتگان نشوند !! بيشتر مشكلات دنيا از همين شخصيتهاي نارسيسيسم نشأت گرفته و ميگرد و مردمان هميشه چوب دامهاى اين افراد را ميخورند!! تنها حامي و پناه انسان خداوند مهربان و منتقم است ... ??