برای ما بزرگسالان، حد و حدود در برابر والدین شبیه تایر زاپاس است؛ تقریباً همه آن را دارند، ولی نمیدانیم چه شکلی است تا وقتی که پنچر میشویم. شاید شما با پدر و مادرتان رابطۀ خوبی داشته باشید، ولی در زندگی یکدیگر گیر افتادهاید. ممکن است بعضی والدین، هنگام بزرگ کردن فرزندشان، بیش از حد حمایتگر بوده باشند که البته معمولاً هم از عشقشان سرچشمه میگیرد. بههرحال رها کردن برای آنها سخت است. گاهی هم بعضی والدین سمی، فریبکار یا بدرفتارند و لازم است شما خودتان اعلام موضع کنید. چه حدومرزهای نفوذپذیری داشته باشید و چه حدومرزهای سفتوسخت، فقدان حدومرز سالم حقیقتاً میتواند باعث بروز تنش و تنفر بشود و نگذارد رابطۀ صحیحی با والدین خود داشته باشید.
فرهنگ و رابطۀ والد-فرزندی
در حوزۀ دخالتهای موردانتظار و موردقبول والدین ممکن است تفاوتهای خانوادگی یا فرهنگی وجود داشته باشد – و اشکالی هم ندارد، ما نمیخواهیم قضاوتی بکنیم. پژوهشهای قدیمیتر تأمل بیشتری کردهاند بر تأثیری که والدین، همراستا با هنجارهای فرهنگی، بر این جنبههای زندگی فرزندان بزرگسالشان دارند:
• انتخاب جفت
• انتخاب شغل
• سطوح حدومرز و دلبستگی.
هر فردی این حق را دارد که دربارۀ میزان دخالت والدینش تصمیمگیری کند و تصمیم شما ممکن است با دیگری متفاوت باشد. شما میتوانید همان کاری را بکنید که، در بافت ارزشهای فرهنگی و خانوادگیتان، با نیازها و ترجیحهای شخصیتان هماهنگ باشد.
مرزگذاری در جایی که تعادل قدرت وجود ندارد
رابطۀ فرزندان و والدین آنها طولانیتر از هر رابطۀ دیگری است که فرد با سایر اشخاص دارد. روابط بلندمدت ممکن است پایدار یا مفرط باشند، ولی میتوانند به مانعی در راه رشد تبدیل شوند.
عدم تعادل قدرت در جایی رخ میدهد که شخص یا اشخاصی یک یا چند مورد از این موارد را انجام دهد:
• شما را به این دنیا بیاورند
• شما را پرورش بدهند
• نیازهای اقتصادی شما را تأمین کنند
• برای زنده نگه داشتن شما فداکاری کنند.
ولی، مانند پرورش اکثر حیوانات روی زمین، نوزاد هرچه بزرگتر میشود، این نیز واجبتر میشود که روی پای خودش بایستد. همین نکته به طور طبیعی ممکن است موجب تعارض شود. تعیین حدومرز نسبت به مامان، بابا یا مراقب شما ممکن است دشوار و معذبکننده باشد. دکتر استفانی جَن کارشناس مشاورۀ سلامت روان در فلوریدا و کارشناس ملی مشاوره است و تخصصش کمک به بزرگسالان در مسیر غلبه بر تروماهای مربوط به سابقۀ خانوادگی است. او این طور توضیح میدهد: «برای فرزندان بزرگسال، نگه داشتن حدومرز در مقابل والدین ممکن است تقریباً غیرممکن به نظر برسد.»
رابطۀ والد-فرزندی رابطهای قوی است، حتی اگر سمی یا منفی باشد. دکتر جَن توضیح بیشتری میدهد که: «کودک درون ما دائماً میترسد که اگر والدینش را ناراحت کند، آنها طردش میکنند، چون ما در کودکی برای زنده ماندن به والدمان نیاز داشتهایم.» او همچنین میافزاید که ما بزرگسالان مسئول سلامتی خودمان هستیم، پس گاهی مرزگذاری با والدین تنها راهی است که میتوانیم قدرت اِعمالشده بر خودمان را متعادل کنیم.
فایدههای مرزگذاری بین والدین و فرزندان بالغ
ایجاد مرزهای سالم با والدینتان میتواند در زندگی و روابط خانوادگیتان تفاوت معناداری ایجاد کند. جودیت آرونویتز، پرستار و کارشناس مددکاری اجتماعی، برخی از این فایدهها را برای هر دو طرف چنین برمیشمرد:
پیشگیری از تنفر
ایجاد دلبستگیهای سالمتر و بلندمدت
حمایت از خودگردانی و فردگرایی
پذیرش یگانگی و احساس زندگی کردن برای خود
نشانههای ضرورت مرزگذاری
مسائل مربوط به تعیین حدومرز بین والدین و فرزندان از رابطهای به رابطۀ دیگر متفاوت است. باوجوداین دکتر لورن ناپولیتانو، کارشناس روانشناسی از پنسیلوانیا، بعضی از علائمی را توضیح میدهد که نشان میدهند تعیین مرز در مقابل والدینتان برای شما ضروری است.
نشانههای لزوم مرزگذاری والد(ین) با شما
• سابقۀ والدگری هلیکوپتری (که متخصصان میگویند در میان والدینی رایج است که فرزندانی در سن دانشگاه دارند)
• رفتن به خانۀ فرزند بزرگسالشان بدون اینکه از قبل تماس بگیرند
• گرفتن تمام وقت فرزند بزرگسالشان
• اظهار نظر بدون اینکه از آنها خواسته شود
• دخالت در کار یا زندگی شخصی فرزند
• تلاش برای کنترل تصمیمات فرزند
• مقایسۀ فرزند خود با دیگران
• اظهار نظر منفی دربارۀ فرزندشان
• باجگیری عاطفی
• عدم تشخیص سلیقه و ترجیح شخصی
• سفرهای گناه سنگین
و البته این فقط هم بر عهدۀ آنها نیست. گاهی هم ممکن است شما با دلگرمی و حمایت خاصی از طرف مراقبتان بزرگ شده باشید که دیگر جدا شدن از آن برایتان دشوار باشد. برخی نشانهها هم میگویند که لازم است شما با تعریف حدومرزهایی خودتان را در مسیر موفقیت قرار دهید.
نشانههای لزوم مرزگذاری شما با والدین
• به خانهشان میروید بدون اینکه از قبل تماس بگیرید
• هنوز لباسهایتان را در خانۀ والدینتان میشویید، بیشتر غذاهایتان را آنجا میخورید (بدون مشارکت) یا قبضهای خود را برای آنان میفرستید
• آنها قبضهای شما را میپردازند، بهاستثنای شرایط موقت یا برنامۀ توافقشدهای برای بازپرداخت
• هربار که مشکلی پیش میآید یا تصمیمی باید بگیرید به آنها زنگ میزنید، بدون اینکه اول بخواهید خودتان مسئله را حل کنید
• در زندگی روزمره و شخصی آنها گرفتار شدهاید
• نسبت به چالشها یا وظایف روزانه وابستگی متقابل پیدا کردهاید (فارغ از مراقبت یا داشتن کسبوکاری مشترک)
• آنها جزئیات بسیار زیادی دربارۀ رابطهها یا شریک(های) شما میدانند و مدام میشنوید که «مامان/بابام گفت که ما باید...»
• فقدان کلیِ بلوغ در مسائل مربوط به بزرگسالی یا هوش هیجانی (EQ) به دلیل توانمند بودن
راهنمای تعریف حدومرز
شما میتوانید از این دو راه حدومرز تعیین کنید:
1. دریافتن جنبههای ناسالم رابطهتان
2. تعریف ارزشها و نیازهایتان
حواستان باشد که هر بار فقط یک محدودیت ایجاد کنید تا به والدینتان (و خودتان!) فرصت بدهید که خودشان را با آن وفق دهند. اولویت دادن به رشد و سلامتی خودتان حیاتی است، پس همان کاری را بکنید که به شما احساس راحتی میدهد. ممکن است از مرزگذاری با والدینتان عذاب وجدان و احساس گناه بگیرید، ولی سعی کنید در برابر احساسات منفی مقاومت کنید. همین که احساس معذب بودن اولیه کمرنگ شود، احتمالاً از ایجاد چنین مرزهایی خشنود و قدردان خواهید بود. تلاش کنید توقعات خود را از آنها و از خودتان شفاف سازید تا از ابهام یا سوءتفاهم پیشگیری کنید.
چگونه با والدین سمی مرزگذاری کنیم؟
کنار آمدن با والدین سمی شاید دشوار باشد، ولی اگر به حال خوب خودتان اولویت بدهید، احتمالاً احساس بهتری پیدا خواهید کرد. فضای سمی میتواند مانع سلامتی روان شما بشود و مرزگذاری میتواند در اینجا به کمکتان بیاید. هنگام تعامل با آنها سعی کنید آرام باشید، چرا که ممکن است آنها – مثل خودمان در نوجوانی و جوانی – بخواهند مرزها را امتحان کنند یا جدیشان نگیرند. بحث و دعوا کردن با والدینتان فایدهای ندارد و حتی ممکن است حال هر دو طرف را بدتر کند. میتوانید رک و پوستکنده بگویید که اگر آنها (یا خودتان) به این حدومرزهای جدید احترام نگذارند، چه اتفاقی میافتد. اگر احساس میکنید این مرزها حفظ نمیشوند، به اندکی کم کردن زمانی که با یکدیگر صرف میکنید بیندیشید.
مرزگذاری چه شکلی است
«مامان، ممنونم که حواست به زندگی عاطفی من هست. ولی اگه همین جوری ادامه بدی و به آدمایی که توی فیسبوک باهاشون قرار میذارم وصل بشی و بهشون پیغام بدی، اون وقت دیگه از این به بعد نمیتونم دربارۀ این قسمت از زندگیم باهات حرف بزنم.»
چگونه با والدین مسنتر مرزگذاری کنیم؟
والدین پیرتر ممکن است شما را همچنان به چشم فرزند کوچکشان ببینند و بخواهند با شما همان طور رفتار کنند. ولی تعیین حدومرز میتواند کمکتان کند در خودمختاریتان اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید. میتوانید، بدون توضیح و توجیه دلایل، به آنها بگویید «نه»؛ فرقی هم ندارد که چند بار اصرار کنند و از شما چیزی بخواهند. ممکن است بلافاصله عقبنشینی نکنند، ولی تکرار پاسخ اصلیتان به آنها کمک میکند حدومرز را بشناسند. وقتی والدینتان دارند خود را با تغییرات خواستهشده وفق میدهند، سعی کنید صبوری به خرج بدهید. پدر یا مادر شما آدم بیعیبونقصی نیست و مشفق بودن در قبال آنها میتواند کمکشان کند که یاد بگیرند. روش مفید دیگر برای مرزگذاری با والدین مسنتر این است که هرگاه به مرزهای شما احترام گذاشتند، قدردانیتان را ابراز کنید. وقتی قدردانیتان را نشان میدهید، میتوانند ببینند که موضوع چقدر برایتان مهم است.
بیایید جمعبندی کنیم
تعریف حدومرز در مقابل والدینتان ممکن است آسان نباشد، ولی میتواند حال خوبتان را افزایش دهد و به هر دو طرف کمک کند احساس کنند قدرشان دانسته میشود و مستقل و خودمختارند. شما هم احتمالاً احساس خیلی بهتری پیدا میکنید اگر بدانید، به عنوان یک شخص بزرگسال، حریم خصوصی و آزادی دارید. والدین همیشه به همین راحتیها از امر و نهی کردن دربارۀ زندگی فرزندشان دست برنمیدارند و ممکن است برایشان دشوار باشد که این کار را کنار بگذارند. شما حق دارید طبق خواستۀ خودتان زندگی کنید، پس از مطرح کردن و حرف زدن دربارهاش نترسید. همین که حدومرزها را در مقابل والدینتان تعریف کردید، میتوانید شروع کنید به بهتر کردن رابطهتان با آنها. آنها نیز میآموزند که به آرزوها و خواستههای شما احترام بگذارند و درمییابند که بدون حضور یا نظر دائمی آنها هم شما از پس کارهایتان برمیآیید و حالتان خوب است.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید