مهارتهای نرم(Soft Skills)، اصطلاح تخصصی نسبتاً جدید است که در کنار عبارت مهارتهای سخت (Hard Skills) به کار گرفته میشود. این مهارتها، در واقع شامل تخصصهای آکادمیک نیستند و در واقع نوعی مهارتهای فردی به شمار میروند، که کیفیتی کار و تأثیرگذاری افراد را در محیطهای کاری، فارغ از تخصص آنها، افزایش میدهد. به عنوان مثال میتوان به روابط عمومی، کارتیمی، حل مسئله، رهبری، مسئولیتپذیری اشاره کرد. همچنین آنها گاها مهارتهای قابل انتقال، میان فردی و فرا مهارت نیز نامیده میشوند. همانطور که در تعریف این واژه گفته شد، این مهارتها غیر اختصاصی بوده و لزوماً در مشاغل معینی به کار گرفته نمیشوند، بلکه بیشتر به شخصیت و ویژگیهای فردی متقاضی مرتبط است.
مهارت نرم به ویژگیهای شخصی، حالات رفتاری و ادراکات شما وابسته است. جدای از کاریابی، شناسایی مهارتهای نرم در خودتان و چگونگی نمایش بیرونی آنها اهمیت بیشتری دارد. چنین مفهومی بخصوص در بحث فرایند استخدام شما، در اولویتی بالاتر از تجربه کار حرفهای قرار خواهد گرفت.
چرا این مهارتها مهم هستند؟
نقطه تفاوت یک متقاضی معمولی و یک متقاضی ایده آل دارا بودن همین مهارتهای نرم است. در بازارهای رقابتی کار، ملاک استخدام، به توانایی فنی و دانش تخصصی محدود نیست.
هر شغلی، نیازمند تعاملات بین فردی است، خواه فرد مقابل همکار شما یا مشتری تان باشد. بنابراین مهارتها برای هر کارفرمایی حائز اهمیت است.
در ابتدای امر، کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که توانایی رهبری و مدیریت دارند. مهم نیست که شما همه قابلیتها و تجربیات لازم را داشته باشید، بلکه ظرفیت و پتانسیل شما برای یادگیری اهمیت بیشتری دارد.
در اینجا به تفاوتهایی که مهارتهای نرم ممکن است ایجاد کنند اشاره میکنیم:
- یک دکتر باید فهرست بلندی از مهارتهایی مثل تشخیص، تجویز دارو و درمان هر بیماری را دارا باشد. اما پزشکی که مهارتهای نرمی مثل هوش هیجانی، معتمد بودن و در دسترس بودن را فرا نگرفته است، جایگاه والایی بین بیمارانش ندارد.
- برای یک فروشنده که مهارت بین فردی مثل مذاکره را دارا نیست اما دانش کامل و بینظیری در بازار فروش خود دارد، قرارداد بستن و نگهداشتن مشتریان سخت است.
- مهارت سازماندهی یک متخصص خدمات مشتریان، درصورتی که نتواند ارتباط خوبی با مشتری برقرار کرده و خوب او را بشنود و با او همدلی کند، برایش امتیازی نخواهد داشت.
مهارتهای نرم در زمان تعامل با همکاران به اندازه ارتباط با مشتری و مراجع بیرونی اهمیت دارند. این مهارتها به افراد کمک میکنند تا در تیم و سازمان بهعنوان یک کل منسجم عمل کنند، به همین دلیل برای کارفرمایان ارزشمند هستند.
در نهایت یک محیط کاری پویا و سالم به دارا بودن مهارتهای نرم بستگی دارد زیرا محیط کار، فضایی برای تعاملات بین فردی، شکل دهی و مراقبت از روابط، تبادل دیدگاهها و حل چالش هاست.
9مهارت نرم اصلی کدماند؟
این بخش، راهنمایی برای معرفی برخی مهارتهای مدنظر کارفرمایان است.
1-روابط عمومی:
افرادی که روابط عمومی بالایی دارند میتوانند آهنگ صدا و نحوه بیان خود را متناسب با درک و رفتار شنونده تنظیم کرده و مسئله را توضیح دهند. یک بخش مهم اما فراموش شده این مهارت، گوش دادن است. خوب گوش کردن در هر شرایطی، به شما کمک میکند پاسخ درستی به وضعیت پیش رو بدهید.
مهارتهای کلامی و غیر کلامی از اهمیت یکسانی برخوردارند. نقش مهارتهای کلامی برای شکل دادن روابط همکاری و سازنده، کلیدی است. بسیاری از ارتباطات کاری روزمره از طریق ایمیل انجام میشود، بنابراین دانستن اصول چگونگی این کار از اهمیت بالایی برخوردار است.
2- خود انگیختگی:
برای هر کارمند، رفتار اولیه مناسب در محیط کار و عدم نیاز به نظارت دائمی، یک مهارت نرم بسیار مهم است. خودانگیختگی، نه تنها مسئولیتپذیری و تعهد را نشان می دهد، بلکه بیانگر سازگاری شما در یک سازمان پس از ورود بدون نیاز به نظارت همیشگی است. برای نشان دادن انگیزه خود، به این مهارت های کلیدی بیاندیشید:
- مثبت نگری
- هدفمندی
- تعهد
- پیشگام بودن
3- رهبری:
هدایت و رهبری یک مهارت نرم است که برای مدیریت غیر مستقیم اعضا، کاربردی است. افرادی که چنین مهارتی دارند، برای دیگران الهامبخش بوده و میتوانند به موفقیت تیم کمک کنند و این دقیقا علت اهمیت این مهارت است. افراد با توانایی رهبری بالا، طیف گستردهای از مهارتهای کاربردی در محیط کار دارند. مثلا:
- نگرش و چشمانداز مثبت
- توانایی تصمیمگیری سریع و سازنده
- حل مسئله و مهارت مدیریت چالش ها
- خودانگیختگی و انگیزه بخشی به دیگران
از نشان دادن ظرفیت خود برای اثرگذاری مثبت جهت پیشرفت پروژه، حتی اگر برای یک سمت پایین درخواست کار داده اید، نهراسید.
4- مسئولیتپذیری :
همکارانی که نمیتوانند مسئولیت کارشان را بپذیرند، نسبت به سایرین موفقیت کمتری خواهند داشت. برای نشان دادن میزان مسئولیتپذیری خود، این مهارتها را در خود پرورش دهید:
- قابل اعتماد بودن
- منظم بودن و ساختاربندی
- انگیزه
- وجدان
- پاسخگویی
- استقامت
- سازگاری
مسئولیتپذیری به این معناست که نه تنها به اهداف خود بلکه به اهداف سازمان نیز توجه کرده و پایبند باشید. بنابراین ضمن توجه به پیشرفتهای مقدماتی، هر شکستی را تا زمان نیل به موفقیت کامل پذیرا باشید.
5- کار گروهی :
همانند رهبری، کار تیمی خوب ترکیبی از مهارتهای نرم را شامل میشود. کار کردن به عنوان یک تیم برای هدف مشترک نیازمند درک متقابل و هوش بین فردی است تا بتوانید در زمان مناسب یک رهبر و یا یک شنونده خوب باشید. یک عضو مفید در تیم، شنوندهای خوب و دغدغهمند نسبت به همه امور است.
6- حل مسئله:
این مهارت صرفا شامل تجزیه و تحلیل، تفکر خلاق و نقاد نیست، بلکه یک چارچوب فکری مشخص را میطلبد. افرادی که با خونسردی در جستجوی راه حل هستند، معمولا خیلی راحتتر به آن دست می یابند.
این یک مهارت نرم است که میتواند بر کار تیمی نیز استوار باشد زیرا که مشکلات لزوما نباید به تنهایی حل شوند.
قطعا توانایی تشخیص اینکه چه کسی میتواند برای یافتن راه حل به شما کمک کند و چطور میتواند آن را انجام دهد، یک مزیت محسوب میشود.
7- قدرت تصمیمگیری:
این مهارت را میتوان توانایی تصمیمگیری سریع و موثر تعریف کرد که البته به معنای تکانشی یا بی دقت بودن تصمیم نیست. قدرت تصمیمگیری، تواناییهای متفاوتی را در هم ادغام میکند:
- قراردادن مسائل در یک چشمانداز
- افزایش گزینهها و انتخابهای موجود
- ارزیابی اطلاعات مرتبط
- پیشبینی هر گونه پیامد مثبت یا منفی
کارمندی با این مهارت، اقدامات سریع و درستی را به خصوص در زمان بحران انجام خواهد داد. این افراد در زمان بروز خطا و اشتباه نیز مسئولیت کار خود را میپذیرند.
کار کردن تحتفشار و مدیریت زمان:
بسیاری از کارها ضرب العجل مشخص و شرایط خاصی دارند. استخدامکنندگان، متقاضیانی را ارجح میدانند که قاطع صحبت کرده و تصمیم میگیرند، شفاف میاندیشند و میتوانند استرس محیط کار را تعدیل کنند.
مدیریت زمان و توانایی کار تحت فشار و وجود ضرب العجلها، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند.
کارمندانی که زمان را خوب مدیریت میکنند و اولویتبندیهای درستی دارند، رویکرد سازگارانهای برای انجام کار جدید با ضرب العجل جدید خواهند داشت.
8- انعطافپذیری:
یکی از مهمترین مهارتهای نرم است که افراد، با آرامش و بدون شکایت، توانایی و تمایل پذیرش چالش های حدید را دارند. کارمندان منعطف میتوانند در هنگام نیاز کمک کنند، مسئولیتهای بیشتری را بپذیرند و زمانی که برنامه تغییر میکند، سازگار شوند.
9- مذاکره و حل تعارضات :
مذاکره، یکی دیگر از مهارتهایی است که کارفرمایان در جستجوی آن هستند. یک مذاکره کننده سازگار، کسی است که تأثیرگذار و متقاعدکننده بوده و با تیزبینی به دنبال یک راه حل موثر می گردد. همچنین، مهارت حل تعارض به مهارتهای بین فردی و توانایی ایجاد ارتباط بین همکاران و مراجعان وابسته است.
چگونه میتوان این مهارت هارا بهبود بخشید؟
با وجود اینکه این مهارتها مانند مهارتهای فنی به آسانی آموخته نمیشوند، اما قابلیت ارتقا در طول زمان را دارند. بهبود بخشیدن به آنها نیازمند دروننگری است که اگر قبلا تجربه آن را نداشتهاید، برای شما سخت خواهد بود. اگر میخواهید این مهارتها را در خود تقویت کنید یا در یک محیط کار به آن نیازمندید به نکات زیر توجه کنید:
درمورد کارتان بازخورد بگیرید:
برای پیشرفت، باید با خودتان صادق باشید که البته کار راحتی نیست.اگر با این موضوع در چالش هستید، از اعضای خانواده یا دوستان تان بخواهید که در یافتن نقاط قوت و ضعف به شما کمک کنند.
از آموزش آنلاین استفاده کنید:
زمانی که حوزههای نیازمند پیشرفت را مشخص کردید، از کلاس های آنلاین برای یادگیری مهارتهای مفید در محیط کار استفاده کنید.
مشاهدهگر عملکرد دیگران باشید:
برای درک بهتر مهارتهایی که میخواهید در خود تقویت کنید، کار دیگران به عنوان مثال و نمونه مشاهده کنید. اگر با آنها در ارتباط هستید، راهنمایی و مشورت بگیرید.
تمرین کنید:
تمامی مهارتهای نرم با تمرین قابل تقویت هستند. بعد از دریافت آموزش، تمرین کردن مهارتهای نوآموخته با دوستان و خانواده، قبل از مصاحبه کاری، به شما برای کسب اعتماد به نفس جهت بهکارگیری آنها در محیط کار کمک خواهد کرد.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید