Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

خودشیفته‌ها در دعوا چه می‌گویند؟

خودشیفته‌ها در دعوا چه می‌گویند؟

بحث کردن با کسی که ویژگی‌های خودشیفتگی دارد ممکن است شما را آزرده و گیج کند.
افرادی که در طیف گستردۀ خودشیفتگی قرار دارند – از آنهایی که صفت‌های خودشیفتگی دارند تا آنهایی که برایشان اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) تشخیص داده شده – معمولاً تمایل شدیدی دارند که در هر بحث و دعوایی برنده باشند، چرا که به ایگو آنها کمک می‌کند در امان بماند.
حتی گاهی شاید این طور به نظر برسد که این افراد برای رسیدن به این هدف از هر وسیلۀ ممکنی استفاده می‌کنند. درنتیجه کسانی که صفت‌های خودشیفته دارند موقع جروبحث خیلی چیزها می‌گویند.
حرف زدن با فرد خودشیفته ممکن است تبدیل به چالش شود. در این مطلب نگاهی می‌اندازیم به چند تکنیک بحث با خودشیفه‌ها، نحوۀ استفاده از این تکنیک‌ها و روش‌هایی که با آنها می‌توانید از خودتان محافظت کنید.

 

1- آشفتگی شما را ناچیز می‌انگارند
براساس یافته‌های یکی از منابع مورداعتماد پژوهشگران، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته خودآگاهی محدودی دارند و توانایی‌شان برای سازگاری با دیگران کم است؛ شاید به همین دلیل است که نمی‌توانند رفتارهای خودشان را به همان شکلی ببینند که شما می‌بینید.
اگر با فردی خودشیفته دربارۀ موضوعی آزاردهنده حرف بزنید، ممکن است اتفاقی را که افتاده کم‌اهمیت جلوه بدهد یا وقایع رخ‌داده را ناچیز بپندارد.
مثلاً ممکن است چنین چیزهایی بگوید:
•    «آروم باش، چیزی نشده که.»
•    «من قبلاً هم این کار رو کرده بودم و تو برات مهم نبود.»
•    «فکرشم نمی‌کردم سر همچین چیز کوچیکی ناراحت بشی.» 
گاهی هم ممکن است زبان نرم‌تری به کار ببرد تا آزارندگی رفتارش را کمتر نشان بدهد. مثلاً اسم دزدی را بگذارد «قرض گرفتن بی‌اجازه». 

 

2- انداختن تقصیر گردن شما
یکی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد خودشیفته‌ها معمولاً حس ذاتیِ قربانی بودن دارند و برای همین است که ممکن است تقصیر را بیندازند گردن شما یا یک نفر دیگر یا هر عامل بیرونی دیگری که کنترل کمی بر آن دارند.
حالت تدافعی و انداختن تقصیر گردن دیگران ممکن است این طور بیان شود:
•    «تقصیر من نبود، تقصیر تو/پول/استرس/ کار بود.»
•    «اگه تو فلان کار رو نکرده بودی، منم این کار رو نمی‌کردم.»
•    «خودتم می‌دونستی این جوری می‌شه، من همینم دیگه.»
وقتی کسی دارد بازیِ «من قربانی‌ام» راه می‌اندازد، اگر شما نتوانید درست تشخیصش بدهید ممکن است به خودتان بیایید و ببینید احساس بدی دارید یا بابت توهینی که بهتان شده دارید عذرخواهی می‌کنید.

 

3- گمراه کردن
طبق یافته‌های پژوهش، افراد دارای خودشیفتگی به اندازۀ دیگر مستعدِ احساس گناه نیستند و شاید برای همین است که به‌سختی می‌توانند مسئولیت کردارهای خودشان را بپذیرند.
درنتیجه ممکن است اساساً منکر این بشوند که حرف یا رفتاری آزارنده از آنها سر زده، حتی با وجود شواهد و مدارک؛ به این استراتژی گَسلایتینگ  می‌گویند. قرار گرفتن در معرض چنین چیزی ممکن است شما را نسبت به واقع‌بینی خودتان دچار تردید کند.
ممکن است این جمله‌ها را بشنوید:
•    «من هیچ وقت همچین حرفی نزدم.»
•    «هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاده.»
•    «این مدرکی که تو داری هیچی رو ثابت نمی‌کنه.»
گسلاینتینگ همیشه صریح و واضح نیست. گاهی هم ممکن است به شکل روش‌های گمراه‌کننده‌ای صورت بگیرد که فرد مقابل را گیج می‌کند یا دست گذاشتن بر مسئلۀ حاضر را بسیار دشوار می‌سازد.

 

4- مسخره کردن شما
برای خودشیفته‌ها شاید سخت باشد که نسبت به کسی هم‌زمان احساسات مثبت و منفی داشته باشند. درنتیجه وسط بحث ممکن است کار به جای باریکی کشیده شود. ممکن است بهتان بربخورد یا حس کنید تحقیر شده‌اید یا حتی رفتارهای تمسخرآمیز ببینید، مثلاً موقع گفتن از آزردگی‌تان بهتان بخندند.
بعضی مثال‌هایش اینهاست:
•    «خیلی مسخره‌س.»
•    «تو خیلی دیوونه‌ای.»
•    «تو هم یه چیزی‌ت می‌شه ها.»

 

5- منحرف کردن بحث
کسی که صفت‌های خودشیفته دارد وقتی با شواهد انکارنشدنی مواجه می‌شود (مثل عکس، ایمیل و رسید)، برای منحرف کردن بحث ممکن است تمرکز و توجه را برگرداند روی خود شما.
منحرف کردن بحث شامل اینهاست:
•    غیرمستقیم یا بی‌پاسخ: آوردن جزئیات بی‌ربط به وسط بحث
•    بحث‌های قبلی: به میان آوردن مسائل قدیمی، خصوصاً «توهین‌های» قبلی شما
•    تلقین حس گناه: «من این همه برات زحمت کشیدم، حالا مزدم رو این جوری می‌دی؟»
•    فرافکنی: متهم کردن شما به آنچه دقیقاً خودشان دارند انجام می‌دهند.

 

نکته‌هایی برای جواب دادن به خودشیفته‌ها در دعوا
اگر روزی درگیر بحث و دعوایی شدید، راه‌هایی هست که در موضع قدرتمند بمانید.
این راه‌ها می‌توانند به نزدیک شدن به فرد در زمانی غیر از دعوا کمک کنند یا زمانی که هیجانات شما برانگیخته نیست. معنایش هم این است که می‌توانید شفاف‌تر بیندیشید و از استراتژی‌هایی که در ادامه می‌آید راحت‌تر استفاده کنید.

 

سعی کنید بر حقایق تمرکز کنید
شخص خودشیفته، با ظرفیت محدودش برای همدردی، ممکن است نتواند احساس شما را به‌درستی درک کند. به‌جای آن، بر حقایق منطقی تمرکز کنید: واقعیت عینی به‌جای واقعیت ذهنی‌تان.
می‌توانید از اینها استفاده کنید:
•    «من توی ایمیل گفته بودم که آخرین مهلت ساعت 5 عصره.»
•    «توی جلسۀ روان‌درمانی توافق کردیم که بوسیدن هم خیانته.»
•    «توی اجاره‌نامه نوشته که سیگار کشیدن ممنوعه.»

 

بر گفتن جمله‌هایی با «من» تمرکز کنید
اعلام کردن نظرتان با جمله‌هایی که «من» دارد می‌تواند کمکتان کند که منظورتان را به فرد بفهمانید. مثلاً می‌توانید بگویید «من احساس می‌کنم که توی این مورد تو انگار نیازهای من رو در نظر نمی‌گیری»، به‌جای اینکه بگویید «تو خیلی خودخواهی.»

 

سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید
شاید استفاده از رویکرد «صخرۀ خاکستری» برایتان مفید باشد.
تعریفش این است که سعی کنید آن‌قدر حوصله‌سربر بشوید که طرف مقابل اصلاً ترغیب نشود که بخواهد هرطور شده واکنشی از شما دریافت کند، چون شما هیچ چیزی نصیبش نمی‌کنید. اگر مقدور است، چهره‌تان را خنثی نگه دارید، رویکردتان مسالمت‌آمیز باشد و واکنش‌های هیجانی‌تان را محدود کنید (که به آن عاطفۀ یکنواخت می‌گویند)، خصوصاً در مواجهه با خشم.
می‌توانید اینها را هم امتحان کنید:
•    نفس عمیق بکشید
•    بین جمله‌ها مکث کنید
•    چند دقیقه‌ای از محل دور شوید

 

سعی کنید متمرکز بمانید
اگر می‌توانید، اجازه ندهید شما را با روش‌هایی به بازی بگیرند و منحرف کنند. سعی کنید هر بار فقط بر یک موضوع تمرکز کنید. اگر فکر می‌کنید برایتان مفید است، نکته‌های حرف‌هایتان را یادداشت کنید تا به‌راحتی ارجاع بدهید.

 

سعی کنید حدومرزهایتان را با اعتمادبه‌نفس روشن کنید
برای حفظ موضع خودتان، حدومرزهای سالم تعریف کنید و ارتباط چشمی مستقیم را حفظ کنید.
می‌توان چنین جمله‌هایی به کار برد:
•    «همین الان گفتی که من دیوونه‌م. دیگه بهت اجازه نمی‌دم چنین حرفی رو تکرار کنی.»
•    «اگه بخوای همین طوری سرم داد بزنی، من می‌رم.»
•    «من یه ربع استراحت لازم دارم، بعدش می‌تونیم برگردیم سر بحثمون.»

 

سعی کنید به انتظارات خودتان بپردازید
رسیدن به تفاهم و زمینۀ مشترک شاید هدفی دست‌نیافتنی باشد. به‌جای آن، سعی کنید حواستان به خودتان باشد. مراقب خودتان باشید و نگران طرف مقابل نباشید – این وظیفۀ خود اوست. و هرچند ممکن است حس همدلی خیلی زیادی داشته باشید، ممکن است برایتان مفیدتر باشد که از تلاش برای فهم رفتارهای فرد خودشیفته دست بکشید. درعوض بر التیام خودتان تمرکز کنید و پس از هر جروبحثی خودتان را با خودمراقبتی سرحال بیاورید. 

 

محدودیت زمانی بگذارید
اگر بحث راه به جایی نمی‌برد و دارد به شما حس بدی می‌دهد، سعی کنید ماجرا را صلح‌آمیز به پایان برسانید. مثلاً می‌توانید بگویید: «من ساعت دو جلسه دارم. باید ده دقیقه دیگه راه بیفتم.»
اگر در خطرید، به‌سرعت دور شوید
گاهی اوقات رابطه با فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است رابطه‌ای سمی، سوءاستفاده‌گر یا خطرناک بشود. اگر کسی به هر شکلی شروع کرد به تهدید کردن شما، بهتر است در اولین فرصت ممکن خود را از بحث دور کنید و آنجا را ترک کنید.
بعضی تهدیدها عبارت‌اند از:
•    زنگ زدن به پلیس علیه شما
•    اقدام قانونی علیه شما
•    تنظیم شکایت از طریق منابع انسانی یا کله‌گنده‌ها
•    تهدید فیزیکی علیه شما، عزیزان شما یا حیوان خانگی شما

 

قدم‌های بعدی
خودشیفتگی الگوی پیچیده‌ای از رفتار است.
خودشیفتگی می‌تواند بر گفتگویی دوطرفه تأثیر بگذارد، مثلاً اینکه شما با هدف فهمیدن وارد بحث بشوید درحالی‌که طرف مقابل ممکن است بخواهد امورات زندگی‌اش را بگذراند یا «برنده شود».
حفظ تمرکز، تعریف حدومرزهای سالم و دانستن اینکه چه زمانی باید از محل دور شوید می‌تواند به شما کمک کند.
 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید