شاید می خواهید بدانید در رابطه با کسی که دوستش دارید و او بدلیل اختلال شخصیت خودشیفته اش شما را آزار می دهد باید چه راهی در پیش بگیرید؟
ممکن است فرد مورد نظر یکی از والدین، خواهر و برادر یا یکی از بستگان شما باشد که به دلیل اختلال خودشیفتگی، با رفتارهایش شما را دچار چالش کرده است. بزرگ شدن در کنار پدر و مادری که دائم توسط آنها طرد شدهاید و به شما محبت کافی نکردهاند کار بسیار سختی است. اگر چنین تجربیاتی دارید خیلی طبیعی به نظر میرسد احساس تردید کنید که چه کاری میتوانید انجام دهید. راههایی وجود دارد، از جمله اینکه وضعیت را دقیق بررسی کنید سپس با ایجاد حد و مرزهای لازم تصمیم بگیرید از این به بعد چه رفتاری داشته باشید.
بستگان با اختلال شخصیت خود شیفته: دلایلی برای ایجاد محدودیت یا قطع ارتباط
اگر یکی از اعضا خانواده دچار اختلال خودشیفتگی هستند شاید در برخی مواقع برای برقراری یک ارتباط خوب با شما دچار مشکل شوند.
هرچند این احتمال وجود دارد که همه افراد مبتلا به این اختلال، علائم یکسانی از خود نشان ندهند و ممکن است همدلی محدودی با شما داشته و رفتارهایی با دستکاری روانشناختی از خود نشان دهند. حتی آنها ممکن است با یک دید خود بزرگبینی، با کارهای عجیب و برتر نشان دادن خودشان نسبت به شما و دیگران رفتار کنند.
سیبل کامین مشاور حرفهای در سلامت روان و مشکلات خانواده در ایالت کلرادو میگوید: تحمل این رفتارها از سوی هر شخصی که رخ دهد سخت به نظر میرسد، اما خیلی تحملناپذیرتر خواهد بود اگر از سوی فردی دیده شود که با او نسبت خانوادگی دارید و فکر میکنید تحت حمایت او هستید. هر چند اختلال شخصیت خود شیفته اصلاً یک انتخاب شخصی نیست. به هرحال این رفتارها برای شما آسیب زننده است. اما فردی که دچار این اختلال است شاید هیچوقت نداند رفتارهای او شما را اذیت میکند حتی این آگاهی هم نداشته باشد که قادر به جبران آن است. شاید این رفتارها برای شما چالشهای بیشتری داشته باشد و اینها دلایلی هستند که شما را وادار میسازد از این افراد فاصله بگیرید و یا کلاً قطع ارتباط کنید. در اینجا به نمونهای از رفتارها اشاره شده که شاید منجر به قطع ارتباط شما با اعضا خانواده ای شود که دچار اختلال خودشیفته هستند.
به نظر نمیرسد نیازهای شما مهم باشند
وقتی از زندگیتان صحبت میکنید کسانی که دوستشان دارید حرفهای شما را به خودشان میگیرند و عکسالعمل خوب نشان نمیدهند. در این لحظه شاید احساس بیپناه بودن کنید یا اینکه نادیده گرفته شدهاید و از سوی آنها ترک شدهاید.
مرزهایی که ایجاد میکنید شاید مورد احترام قرار نگیرند
شاید بارها نیازهای خودتان را بیان کردهاید اما از طرف بستگان که دچار اختلال خودشیفته هستند نادیده گرفته شده است. در این لحظات شاید احساس ترس، گنگ و بازنده بودن به شما دست دهد و اینکه فکرکنید احساس شما برای تأثیر روی آنها کافی نیست و همین سبب میشود فکر کنید ایجاد فاصله با این افراد بهترین راه حل است.
شاید این احساس به شما دست دهد خیلی مواقع مورد سوءاستفاده قرار گرفتید
گاهی، افرادی که دچار اختلال خودشیفتگی هستند با روشهایی مانند استفاده از زمان، پول، انرژی و روابط شما در جهت منافع خودشان استفاده میکنند و این احساس به شما داده میشود در تماس با این افراد چه در روابط عاطفی و چه خانوادگی مورد سو استفاده قرارگرفتهاید یا فریب آنها را خوردهاید.
شما احساس میکنید به شما خیانت شده است
شاید این احساس به شما داده شود به شما دروغ گفتند و یا حضور در یک کمپین ننگین را تجربه کردهاید. حتی زمانی که از خواستههای آنها پیروی نمیکنید عصبانی میشوند و ارتباطشان با شما را قطع میکنند. و یا از اینکه کاری را میخواستند و شما انجام ندادهاید شبیه افراد قربانی رفتار میکنند که کاملاً برای شما گیج کننده است و احساس بدی به شما میدهد.
احساس امنیت نخواهید داشت
در برخی موارد بسیاری افراد با اختلال خودشیفتگی، فروپاشی عصبی را تجربه میکنند و به این طریق افرادی که با آنها در ارتباط هستند همواره تنش و برخوردهای عصبی دارند تا جائیکه احساس وحشت، شوکه شدن و اینکه همیشه باید گوش به زنگ یک اتفاق باشند را دارند.
آیا بهتر است از فرد با اختلال خودشیفته فاصله بگیرید یا خیر؟
با وجود اینکه فرد خودشیفته یکی از اعضاء خانواده شماست و به او علاقهمند هستید و احساس میکنید فاصله گرفتن از او اشتباه است و روابط خانوادگی را دچار آسیب میکند پس فکر میکنید مجبورید به هر حال رابطه را حفظ کنید به خصوص در مراسم و دور همی خاص نمیدانید چه کاری انجام دهید؟
پرسیدن این سؤالها از خودتان در تصمیمگیری بهتر کمکتان میکند:
- واقعاً از بودن در کنار این شخص چه احساسی دارم؟
- آیا میتوانم تعاملاتم با آنها را محدود کنم؟
- در باب چه مسائلی باید حدومرز مشخصی را با آنها تعیین کنم؟
- آیا مرز گذاشتن در رابطه با این شخص برایم کمک کننده است؟
- آیا میتوانم همینطور ادامه دهم با آگاهی از این موضوع که او تغییر نخواهد کرد. آیا آسیب جدی میبینم؟
در برخی موارد شاید کمرنگ کردن رابطه از قطع رابطه بهطور کامل، گزینه بهتری باشد. حتی هنگامی که تصمیم به کمرنگ کردن رابطه میگیرید بهتر تشخیص میدهید که قطع رابطه بهطور کامل با اعضاء خانواده خودشیفته چه تبعاتی برایتان در پی دارد.
این موارد ممکن است کاربرد داشته باشند:
- مکالمات خودتان با شخص خودشیفته را محدود کنید
- زمانی در کنار آنها باشید که افراد دیگری هم حضور داشته باشند
- فقط زمانی پول بدهید که بدانید آخرین مرتبه است و به شما برمیگردانند.
اگر احساس میکنید تمام روشها را امتحان کردهاید و دوری کردن از آنها تنها راه باقیمانده است این کار را انجام دهید.
قطع ارتباط کردن زمانی اتفاق میافتد که میبینید بارها و به چندین روش به زندگی شما آسیب زدهاند و دیگر قابل جبران نیست. کامین، روانشناس مشهور آمریکایی میگوید شاید با این شخص نابود شوید طوری که ممکن است سلامت جسمی، سلامت احساسی یا روانی، سلامت مالی، سلامت معنوی یا سلامت اجتماعی شما مورد تهدید جدی قرار گیرد.
او توصیه میکند: اگر امنیت جسمی شما در خطر است برای مثال بدون هیچ اطلاعی اگر خود را برای یک سفر چندروزه ترکیه آماده کنید بهترین راه حل است چند روز به خودتان استراحت دهید.
چطور با افراد نامناسب قطع رابطه کنیم؟
راههای بسیاری وجود دارد که کمک میکند ارتباط خود با خانواده خودشیفته را به حالت تعلیق درآورده یا کامل قطع کنید. کمک گرفتن از یک برنامه و تاکتیک حرفهای روانی میتواند شما را در پیشبرد اهدافتان جلو ببرد.
روش سنگ خاکستری در برخورد با افراد خودشیفته
اگر دنبال فرصتی میگردید قبل از اینکه بخواهید بهطور کامل قطع ارتباط کنید میتوانید با روش سنگ خاکستری این سیاست را در پیش بگیرید.
او میگوید: در این روش از ارتباط برقرار کردن، شما فقط به سؤالاتی پاسخ میدهید که جواب دادن به آنها ضروری است و دیگر در بحثهای جزئی و دقیق شرکت نکنید.
این به این معنی است که دیگر در بحثهای جدی و گفتگوهایی با جزئیات خودتان را دخالت ندهید.
فاصلهتان را با افراد خودشیفته حفظ کنید و مرزبندی قوی بگذارید
شاید آن را مفید بدانید که جاهایی هم درباره مرزبندی هایتان صحبت کنید و آنها را قویتر کنید. این میتواند کاری شبیه این باشد که برای خوردن نهار دورهمی، با ماشین خودتان میخواهید بروید نه صرفاً با یک ماشین همراه آنها. کیتی زیسکیند تراپیست و درمانگر در زمینه خانواده و ازدواج میگوید: قرارهای خانوادگی را در رستوران محلی بیرون از خانه بگذارید نه اینکه در خانه خودتان پذیرای آنها باشید اگر این کار احساس امنیت بیشتری به شما میدهد.
به آرامی ارتباطتان را کم کنید
شاید برای هردو شما قطع ارتباط ناگهانی کار سختی باشد.
زیسکیند میگوید شاید آنها پس از قطع ارتباط احساس فقدان و ناامیدی داشته باشند. شاید از نظر روانی نتوانند احساس ناراحتی و غمشان را بروز دهند و این بدین معنا نیست که احساس بدی ندارند. به جای این شاید شما به مرور با کم کردن رابطه با این افراد تمرکز بیشتری بر مسائل خوب داشته باشید. او میگوید اگر میتوانید به جنبه مثبت روابطتان با این افراد فکر کنید. حتی اگر قرار است هرازگاهی برای مثال یکبار در ماه تلفنی احوالشان را بپرسید و ببینید چه نکته مثبتی برایتان دارد؟
برایشان نامه بنویسید
شاید تصمیم بگیرید نامهای با فورانی از احساس خشم برایشان بنویسید بدون اینکه بفرستید و یا در نهایت نامهای به دستشان برسانید از اینکه چقدر شما را اذیت کردهاند ولی شما دیگر کاری به کارشان ندارید. اولین بار که نامهای ارسال کردید حواستان باشد از مرزهایی که مشخص کردهاید عبور نکنید. شاید بخش چالش برانگیز رابطه این باشد که آنها پس از دریافت نامه میخواهند که مجدد با آنها ارتباط نزدیک بگیرید.
از خودت محافظت کن
برخی مواقع ممکن است ایجاد فاصله و مرز گذاری هم کافی نباشد. شاید لازم باشد شماره تلفن، آدرس ایمیل و اکانت های اینترنتی خود را تغییر دهید. آیا میتوانید رابطه خود با یک فرد دچار اختلال خودشیفته را التیام بخشید؟ خیلی رایج به نظر میرسد که به بهبود یک رابطه امیدوار باشیم. گفته میشود شاید امیدوارکننده باشد اگر قرار است انتظارات خود را به تعادل برسانید. پایین بودن خودآگاهی نشانهای از خود شیفتگی است که نشان میدهد پویایی موجود در رابطه به سختی قابل تغییر است. این امکان برای آنها وجود دارد که تغییر کنند. اما اگر خانواده آگاه شوند میخواهند علائم را بهبود بخشند و از آنها حمایت کنند. آنها برای شما کاری نمیکنند اما برای خودشان مجبورند تغییری ایجاد کنند و شما هم نمیتوانید برای آنها کاری انجام دهید.
چگونه بعد از قطع ارتباط، مجدد رابطه را بهبود بخشیم؟
با در نظر گرفتن نکات ذیل جای امیدواری وجود دارد. مهم نیست الآن چه احساسی دارید اما در نهایت امیدوار هستید که رابطه التیام خواهد یافت.
رواندرمانی
گاهی لازم است مسائل را از زاویه دید دیگران ببینیم، اینجاست که رواندرمانی شروع میشود. اریکا کریمر، مددکار اجتماعی بالینی در شهر نیویورک میگوید: این به شما کمک میکند لایههای عمیق رابطه را بهتر بشناسید و تمام زخمهای عاطفی را درمان کنید.
درمان این اجازه را میدهد رابطه را درجایی که امکان بهبود دارد رشد دهید و در این راستا کارهای متفاوتی انجام دهید. درمان همواره فضایی عالی برای خودآزمایی، رشد و بهبود را در اختیار شما میگذارد.
به خودتان زمان دهید
باخت، باخت است حتی زمانی که کسی به شما آسیب زده باشد. سعی کنید آرام باشید و به خودتان زمان دهید تا در آرامش و راحتی باغم خود کنار بیایید.
شاید فکر کنید بهتر است درباره وقایع روزانه خود بنویسید، برنامه کاری مشخصی داشته باشید یا درباره مسائل خود با عزیزانتان به مشورت بنشینید هر کاری حالتان را بهتر میکند انجام دهید.
بیشتر بیاموزید
اختلال خودشیفتگی همچون دیگر اختلال روانی پیچیده است. بخشی از دوره درمان شما ممکن است شامل یادگیریهای بیشتر برای درک خودشیفتگی و پیدا کردن یک گروه حمایتی باشد.
مرور مطالب گذشته
نصیحت کارمر، قطع ارتباط با کسی که به دلیل خودشیفتگی واکنشهای شدیدی دارد و اتفاقاً یکی از اعضاء خانواده محسوب میشود.
در ادامه توضیح میدهد: بهتر است با فرد خودشیفته برای ایجاد مرزهای مشخصی صحبت کنیم و رابطه را به سمتی ببریم که کمترین آسیبی به ما برساند.
اگر برقراری ارتباط با اعضاء خانواده با اختلال خودشیفتگی همراه با آسیب جدی روانی باشد، بهتر است روابط به طور کامل جداسازی شوند.
به یاد داشته باشید شما چنین راهکارهایی را در پیش میگیرید زیرا سلامت، عزتنفس و رفاه شما بیش از ارتباط شما با فرد خودشیفته در خانواده اهمیت دارد.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید