Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

«چرا باید زنده بمانم؟» 22 پاسخ به این پرسش دشوار

5
«چرا باید زنده بمانم؟» 22 پاسخ به این پرسش دشوار

هنگامی که دیگر دلیلی برای ادامه دادن پیدا نمی‌کنید، طبیعی است که غمگین شوید یا بترسید. ولی چنین احساسی قرار نیست تا ابد ادامه یابد.
بسیاری از موقعیت‌های زندگی ممکن است ما را به ناامیدی یا بی‌علاقگی بکشاند. مسائل خانوادگی، بی‌عدالتی، قلدری و حتی صرفاً احساس گیر کردن در امور ملال‌آور روزانه ممکن است شما را به این فکر بیندازد که: «اصلاً ارزشش رو داره؟» گاهی اوقات هم ممکن است بدون هیچ دلیل روشنی چنین احساسی به شما دست بدهد. مشکلات سلامت روان مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی نیز می‌توانند چنین احساساتی برانگیزند. 
دلیلش هرچه باشد، احساسات شما معتبر و ارزشمندند. درواقع ویکتور فرانکل، از بازماندگان هولوکاست و همچنین روان‌پزشک و متخصص مغز و اعصاب، در کتاب خود به نام «انسان در جستجوی معنا» می‌نویسد: «واکنش غیرطبیعی به موقعیت غیرطبیعی، رفتاری طبیعی است.» به بیان دیگر، هنگامی که اوضاع به هم می‌ریزد، طبیعی است که با افکار و احساسات عمیق و تیره به آن واکنش نشان دهیم. نکتۀ مهم این است که تصمیم می‌گیرید چگونه از پس وضعیت بربیایید. احساس ناامیدی یا حتی افکار مربوط به خودکشی همیشگی نیستند، برخلاف خودِ خودکشی.

 

22 دلیل برای زنده ماندن
هر فردی با فرد دیگر متفاوت است. آنچه دلیل کسی برای زندگی است ممکن است برای فردی دیگر نباشد. پس اگر یکی از دلایل این فهرست به کار شما نمی‌آید، اشکالی ندارد. به گزینه‌های جایگزینی بیندیشید که ممکن است برایتان بهتر باشد.

 

نقاط عطف
نقاط عطف زندگی‌مان با خودشان تغییر و گاهی چالش به همراه می‌آورند، ولی همچنین ممکن است باعث ایجاد حس موفقیت و هدفمندی هم بشوند. بعضی از نقطه‌های عطف می‌توانند کل زندگی را تغییر دهند، مانند پدرومادر شدن یا ابراز تمایل جنسی. همچنین ممکن است به شکل دستیابی به موفقیت‌هایی باشد از قبیل آموختن رانندگی یا آشپزی کردن برای خودتان. شما در فهرست خودتان چه نقاط عطفی دارید؟

 

کشف‌نشده‌ها
کدام گوشه و کنارها هست که هنوز سراغشان نرفته‌اید؟ اگر آدمی کنجکاو باشید، علاقه به بیشتر دانستن دربارۀ آنچه «آن بیرون» است می‌تواند دلیلی برای ادامه دادن باشد. به‌راستی چه کسی می‌داند در طول زندگی‌تان چه چیزهایی ممکن است کشف کنید و چه چیزهایی برایتان فاش می‌شود؟

 

استعدادهای پنهان شما
آیا کنجکاو نیستید که بدانید چگونه آدمی می‌توانستید باشید؟ هیچ کس نمی‌داند در آینده چه می‌شود، ولی زندگی دائماً فرصت‌هایی فراهم می‌کند تا استعداد واقعی خود را بشناسید، مثلاً به عنوان پدر یا مادر، هنرمند، ورزشکار یا فعال مدنی.

 

فرصت اثرگذاری
اگر هنوز به مرحله‌ای از زندگی نرسیده‌اید که احساس کنید میراثی از خود به جا گذاشته‌اید، خب هنوز فرصت برای انجام دادنش هست. دلتان می‌خواهد بعدها شما را با چه چیزی به یاد بیاورند؟

 

عشق و ارتباط انسانی
ارتباطاتی که ما با افرادی می‌سازیم که بیش از همه برایشان اهمیت قائلیم می‌تواند عامل انگیزشی قدرتمندی باشد. یک تمرین سریع: آیا می‌توانید به لحظه‌ای فکر کنید که یک دفعه با کسی «جفت و جور» شده‌اید؟ این همان احساس درک کردن و درک شدن همزمان است. زندگی به ما این فرصت را می‌دهد تا چنین آدم‌هایی را بیابیم و در اولویت قرار دهیم.

 

همراهی با حیوانات
یکی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ارتباط مثبت با حیوانات خانگی می‌تواند باعث افزایش سطح اکسی‌توسین و دوپامین بشود؛ همان مواد شیمیایی مغز که احساس لذت و ارتباط را به ارمغان می‌آورند. ولی اگر تا کنون یک بار هم لذت معاشرت و همراهی با حیوانات را چشیده باشید، احتمالاً دیگر نیازی ندارید علم به شما ثابت کند که چرا این موجودات کمک می‌کنند زندگی ارزشش را داشته باشد.

 

معنویت
اگر خودتان را شخصی اهل معنویت می‌دانید، پرداختن به تمرین‌های معنوی – مانند بزرگ داشتن امر مقدس در زندگی روزانه یا ارتباط با قدرتی برتر – می‌تواند رضایت و معنا را برایتان فراهم سازد.

 

آنچه برایش اهمیت قائلید
شما در قبال جهان مجموعۀ منحصربه‌فردی از مسائل مهم و دیدگاه‌های خودتان را دارید. بعضی آدم‌ها از همین دلایل پل می‌زنند به رسالتی که می‌تواند آنها را هر روز صبح از رختخواب بلند کند. فرقی نمی‌کند که این رسالت اهمیت دادن به کرۀ زمین، سلامتی روانی نسل‌های آینده یا حتی امری کاملاً شخصی باشد؛ به‌هرحال شوق ایجاد تغییر می‌تواند برایتان همان جرقه‌ای را بسازد که دنبالش می‌گردید.

 

کمک به بلند شدن دیگران
در این نکته هیچ شکی نیست: شما تنها نیستید. دیگران هم دارند دنبال دلایل بهتری برای ادامه دادن زندگی‌شان می‌گردند و ممکن است دلایل بعضی‌شان شبیه مال شما باشد. ممکن است یک روز چنین فرصتی برایتان فراهم شود که با فردی مرتبط شوید و بخواهید تشویقش کنید که همان جایی ایستاده باشد که پیش‌تر خودتان ایستاده بودید.

 

امیدها و آرزوهای برآورده‌نشده
چه‌بسا زمانی که کودک بودید، رؤیاهایی برای خودتان داشتید. اگر شما هم مثل بیشتر آدم‌های دنیا باشید، احتمالاً آن رؤیاها دیگر با شمای امروزی سازگار نیستند. و باز هم مثل بیشتر ما، احتمالاً بسیاری از آن آرزوها را تیک نزده‌اید. (اگر اصلاً یکی‌شان را هم زده باشید!) ولی تکلیف امیدهای فعلی چه می‌شود که هنوز عملی‌شان نکرده‌اید؟ هر روز فرصتی دوباره است برای اینکه غبار نشسته روی آن امیدها را بزداییم و زندگی تازه‌ای در آنها بدمیم.

 

اثبات خودتان به مخالفان
گاهی اوقات کمی بدجنسی هم لازم است. اگر کسی تابه‌حال توانایی‌تان را زیر سؤال برده یا قاطعانه به شما گفته «هرگز توی این کار موفق نمی‌شی»، خیلی رضایت‌بخش خواهد بود که نشانش دهید تا چه حد اشتباه می‌کرده است.

 

وجود خلاقیت و قدرت تخیل
یکی از ویژگی‌های بسیار درخشان انسان ظرفیت او برای خلاقیت است. بروز دادن خلاقیت و قدرت تخیل خودمان می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد، ولی تحسین کردن خلاقیت دیگران هم می‌تواند چنین باشد، مثلاً در قالب‌هایی چون هنر، ادبیات، فیلم و غیره.

 

فرصت یافتن آدم‌های خودتان
هنگامی که به نظرتان می‌رسد هیچ کسی نیست تا بتوانید به او مرتبط شوید یا علایق مشترکی با او داشته باشید، طبیعی است که احساس تنهایی یا انزوا کنید. اگر هنوز با چنین افرادی ملاقات نکرده‌اید، احتمال دارد آنها جایی آن بیرون باشند و شاید خودشان هم دارند دنبال شما می‌گردند.

 

سفر قهرمان خودتان
سفر قهرمان مفهومی است که پرفسور جوزف کمپل در قرن بیستم مطرح کرد. این همان چیزی است که معمولاً باعث می‌شود قهرمان در بسیاری از قصه‌های کلاسیک جستجویی را در پیش بگیرد؛ ولی می‌تواند در زندگی خودتان هم صدق کند. 
شما در کدام مرحلۀ سفر قهرمانتان قرار دارید؟ شاید احساس کنید که فراخوانده شده‌اید تا کاری بزرگ انجام دهید، ولی آغاز کردنش برایتان چالش‌برانگیز است. شاید هم مدتی است در سفرید، ولی به مانعی برخورده‌اید که عبورناپذیر به نظر می‌رسد. هر کدام از اینها که باشد، تداوم پاسخ دادن به این ندای فراخوانی، همچنان که بسیاری از قصه‌ها بهمان می‌گویند، می‌تواند منجر شود به احساس مستحکم‌تر و شادتری نسبت به خود.

 

خندۀ از ته دل
یادتان می‌آید آخرین بار کِی بود که آن‌قدر خندیدید که دلتان درد گرفت و اشک از چشمانتان سرازیر شد؟ احتمال زیادی دارد که هنوز تعداد بسیاری از این لحظات هم در راه باشند. یکی از پژوهش‌ها می‌گوید دلیل اینکه خنده احساس فوق‌العاده‌ای به ما می‌دهد این است که:

•    استرس را وارونه می‌کند
•    ترشح اندروفین را تحریک می‌کند
•    ارتباط با دیگران را پشتیبانی می‌کند. 
اگر لازم شد، حتی می‌توانید ادای چنین خنده‌هایی را دربیاورید تا اینکه به واقعی‌هایش برسید.

 

آن «جرقۀ» دوران کودکی
آن احساس دوران کودکی‌تان را به یاد می‌آورید که انگار ذوب می‌شدید در کاری که داشتید انجام می‌دادید؟ شما می‌توانید آن احساس حضور کامل و ساده را دوباره به زندگی‌تان دعوت کنید. می‌توانید این روش را امتحان کنید:
یکی از فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که سرگرمی و خوش‌گذرانی خالص باشد؛ نه چیزی که احساس کنید باید انجامش بدهید، بلکه چیزی که صرفاً دوست دارید انجامش دهید. این کار می‌تواند بالاوپایین پریدن توی پارک باشد، طراحی مجلس مهمانی باشد یا برنامه‌ریزی برای مسافرت. بعد هم یک ساعت یا یک بعدازظهر کامل را اختصاص دهید به آن و به خودتان اجازه بدهید که غرق در انجام دادنش بشوید.

 

ارتباط با آنها که پیش از شما بوده‌اند
چقدر برایتان الها‌م‌بخش است اینکه شما در پی صفی طولانی از انسان‌ها به دنیا آمده‌اید که آن‌قدری بقا یافته بودند تا بتوانند هستی شما را رقم بزنند؟ درست است که تاریخچۀ بشری از حالت بی‌عیب‌ونقص خود بسیار دور است، ولی باز هم ممکن است احساس آرامش کنید وقتی به چالش‌ها و پیروزی‌هایی بیندیشید که اجدادتان در قرون گذشته از سر گذرانده‌اند.

 

طبیعت
آیا شما هم نقطۀ محبوبی دارید که بروید آنجا و زیبایی طبیعت را دریابید؟ زندگی روی کرۀ زمین می‌تواند معنایش سواحل گرم با آب‌های شفاف، چشم‌اندازهای گسترده از فراز تپه‌ها و کوه‌ها یا جنگل‌های انبوه سرشار از هوای تازه باشد. و البته شما هم جزئی از همۀ اینها هستید!

 

رابطۀ جنسی
رابطۀ جنسی بخشی انکارناپذیر از زندگی آدم‌های بیشماری است. این رابطه، علاوه‌بر لذت، این فرصت را در اختیارمان می‌گذارد که با دیگران در سطحی متفاوت ارتباط برقرار کنیم و نه‌تنها بدن، که روح یکدیگر را نیز کشف کنیم. مگر می‌شود دوستش نداشت؟! 

 

آدرنالین
کنار زدن محدودیت‌ها و پرداختن به ریسک‌های حساب‌شده ممکن است حسابی گیرتان بیندازد، اگر که به سقوط آزاد یا ترن هوایی خیلی علاقه‌مند باشید. پژوهش مختصری در سال 2018 تأکید می‌کند بر اینکه فعالیت‌هایی که سطح آدرنالین را بالا می‌برند، می‌توانند در افرادی که از انجام دادن آنها لذت می‌برند احساس ارتباط، شادی و هیجان بیافرینند.

 

موسیقی
موسیقی می‌تواند ما را وارد فضایی متفاوت کند و به چیزی فراتر از خودمان وصلمان کند. البته هزاران سال است که در خدمت چنین هدفی بوده است. پژوهشی در سال 2016 بر همین نکته تأکید می‌کند و می‌گوید که موسیقی می‌تواند باعث ایجاد خلق‌وخویی بسیار مثبت‌تر بشود و استرس را کاهش دهد.

 

عواطف و احساسات خاصی که گویا فقط شما درک می‌کنید
شاید شما احساسی داشته باشید که به نظرتان هیچ کدام از برچسب‌های موجود را نتوان بر آن زد. شاید خاطره‌ای از گذشته باشد که فقط مربوط به شماست و هرگز درباره‌اش به کسی چیزی نگفته‌اید. درست است که بعضی از این احساسات همیشه خوشایند نیستند، ولی بعضی‌شان هستند؛ حتی ممکن است برخی از آنها را نوستالژیک بدانید، مخصوصاً اگر در دوران جوانی تجربه‌شان کرده باشید.

 

چگونه دلایل ویژۀ خودتان را برای ادامه دادن بیابید
آنچه برای کسی دیگر انگیزه‌بخش است ممکن است برای شما جواب ندهد و البته هنگامی که حال خوشی ندارید، یافتن انگیزه‌های خودتان ممکن است دشوارتر باشد. دکتر زامیرا کاسترو، کارشناس روان‌شناسی بالینی در فلوریدا، توضیح می‌دهد که شیمی مغز چه نقش کلیدی‌ای می‌تواند ایفا کند. او می‌گوید: «وقتی ما از نظر هیجانی پایین هستیم، مغزمان به محرک‌های مثبت کمتر پاسخ می‌دهد و مستعدتر است برای اینکه محرک‌های منفی را شناسایی کند و بهشان پاسخ بدهد، مانند افکار منفی دربارۀ خودکشی یا بی‌معنایی زندگی.»
این کارشناس همچنین بیان می‌کند که افسردگی می‌تواند بر آن بخش‌هایی از مغز اثر بگذارد که با پاسخ‌های هیجانی و حافظه سروکار دارند. این وضعیت ممکن است ما را بیشتر آمادۀ بی‌حوصلگی و خلق پایین کند و در یادآوری لحظات شاد ناتوان‌تر سازد. ولی کاسترو توصیه می‌کند دوباره با معنا و انگیزه ارتباط برقرار کنیم: «بهترین توصیۀ من برای آغاز این روند این است که از خودتان بپرسید: اگر کسی نمی‌دید، الان داشتم چه کار می‌کردم؟ اگر می‌توانستم هر کاری بکنم و هیچ کدام از محدودیت‌های فعلی‌ام را نداشتم، با وقتِ خودم چه می‌کردم؟» همین که چنین سؤالاتی از خودتان کردید، می‌توانید از این پیشنهادها برای یافتن دلیل زنده ماندنتان استفاده کنید:

•    یافتن کتابچۀ تمرین یا کتاب خودیاری که با شما سخن می‌گوید
•    اختصاص دادن زمانی برای یادداشت‌نویسی خودکاوانه
•    کار کردن با متخصص مورداعتماد سلامت روان یا مربی زندگی.

 

بیایید جمع‌بندی کنیم
سختی‌ها ممکن است زندگی را سخت و یأس‌آور سازند، و البته بعضی مشکلات سلامت روان نیز. ولی یافتن انگیزه در روزهای دشوار می‌تواند تفاوت معناداری بیافریند. الهام و پشتیبانی حرفه‌ای می‌توانند مفید واقع شوند، به‌ویژه اگر فکر می‌کنید که با یکی از مشکلات سلامت روان دست‌وپنجه نرم می‌کنید.
 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید