سوگ یکی از معدود تجربههای حقیقتاً جهانی انسانهاست. همه در نقطهای از زندگیشان فقدان را تجربه خواهند کرد، ولی حتی همین نکته هم آمادگی ما را برایش بیشتر و راحتتر نمیکند. درست همانطور که هیچ دو مرگی دقیقاً یکسان نیستند، تجربۀ سوگ نیز میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. هیچ زمانبندی خاصی و نیز هیچ دستورالعمل یکسانی وجود ندارد.
شاید بعضیها به این نتیجه برسند که برای کنار آمدن با فقدان، قادرند راهی نسبتاً سریع بیابند، ولی برای برخی دیگر سوگواری ممکن است مدتی طولانی ادامه بیابد و حتی ممکن است کمکم در زندگی روزانهشان نیز اختلال ایجاد کند. عوامل مختلفی بر نحوۀ سوگواری افراد تأثیر میگذارند. پردازش مرگی ناگهانی یا فجیع ممکن است متفاوت باشد با مرگی که پیشتر انتظارش میرفته. به بیان دیگر، از دست دادن فردی عزیز بر اثر بیماری لاعلاج، احساسات خاص و دردناک خود را به همراه دارد. بههرحال شرایط هر طور که باشد، هیچ راه واقعیای برای آماده ساختن خودتان برای داغ عزیزان وجود ندارد، ولی بعضی گزینهها میتوانند کمکتان کنند بهتر تاب بیاورید. فراموش نکنید که شما تنها نیستید.
رواندرمانی سوگ چیست؟
معمولاً به سوگدرمانی مشاورۀ سوگ یا مشاورۀ داغدیدگی میگویند. این نوعی رواندرمانی است که اختصاصاً طراحی شده تا به شما کمک کند با این موارد کنار بیایید:
• فقدان فرد عزیز یا حیوان خانگی
• انتقالهای شغلی
• فقدان مرتبط با جابجایی
• تغییرات در رابطۀ عاشقانه، مانند طلاق یا قطع رابطه.
سوگدرمانی میتواند برای همه مفید باشد، ولی به طور خاص هنگامی مفید میشود که سوگی که دارید تجربه میکنید،
• بر زندگی روزانه یا روابطتان دارد تأثیر میگذارد
• احساس گناه مفرطی به شما میدهد
• نشانههایی از افسردگی دارد که ظاهراً بهمرور زمان بهبود نمییابند.
پس از فقدانی چشمگیر، این کاملاً طبیعی است که احساسات بر شما غلبه کنند. ولی اگر به نظر میرسد سوگ شما بیش از آن است که بتوان کنترلش کرد، یا اگر توانایی کارکرد شما را دارد کمکم از شما میگیرد، سوگدرمانی میتواند راهی مفید و مؤثر برای کمک به شما باشد.
سوگدرمانی چگونه به ما کمک میکند؟
سوگدرمانی، همچون سایر شکلهای رواندرمانی، میتواند فضایی امن برایتان مهیا کند تا هیجانهای پیچیده، فکرها و خاطرههایتان را در آن پردازش کنید. در بافت سوگواری، به طور خاص، سوگدرمانی میتواند به شما این اجازه را نیز بدهد که چیزهایی را ابراز کنید که شاید دلتان نمیخواهد به خانواده یا دوستانتان بگویید، بهویژه اگر آنها نیز سوگوار باشند.
در جلسۀ سوگدرمانی، میتوانید آزادانه دربارۀ فرد یا رابطهای سخن بگویید که از دست دادهاید یا دربارۀ شرایط زندگیتان که تغییر کرده است، و به سازوکارهایی برای تابآوری و روشهایی برای کنار آمدن با سوگ خود دست یابید.
آیا سوگ انواع مختلف دارد؟
سوگ میتواند به انواع شکلهای مختلف ظاهر شود و راههای بسیار متفاوتی برای تجربههای افراد وجود دارد. سوگدرمانی بهویژه در این موارد میتواند مفید باشد:
سوگ آسیبزا (ترومایی)
این نوع از سوگ معمولاً در پاسخ به فقدانی ناگهانی، غیرمنتظره یا غیرطبیعی رخ میدهد، همچون مرگ بر اثر تصادف یا خشونت، مرگ بر اثر خودکشی یا مرگ زودرس کودک. داغدیدگی، علاوهبر تمام تأثیرات رایج، ممکن است باعث بروز نشانههایی مشابه اختلال فشار روانی پس از آسیب (PTSD) بشود، از جمله:
• بازگشت و نگاه به گذشته
• کابوس
• بیخوابی
• اضطراب
• احساسات خشم
• احساسات گناه مفرط
• بیحسی هیجانی
سوگ بغرنج
در این وضعیت، که گاهی به آن سوگ طولانیشده نیز گفته میشود، این موارد را شاهدیم:
• هیجانهای شدید و ادامهدار دربارۀ مرگ
• نشخوار فکری افراطی دربارۀ شرایط یا عواقب مرگ
• پرهیز افراطی از هر گونه یادآوریکنندههای مرگ یا فرد عزیز فوتکرده
• احساس کرختی هیجانی یا جداشدگی از دیگران
تحقیقی در سال 2020 نشان داد اگر شرایط به نحوی آسیبزا (تروماتیک) باشند، احتمال بیشتری دارد که فرد به سوگ بغرنج دچار شود. سوگ آسیبزا و سوگ بغرنج ممکن است همزمان نیز رخ بدهند.
سوگ انتظاری
این نوع سوگ شامل عزاداری برای فقدان قریبالوقوعی است که هنوز اتفاق نیفتاده. سوگ انتظاری معمولاً هنگام بیماری لاعلاج ایجاد میشود. حرف زدن از این نوع سوگ بهویژه ممکن است برای بعضی افراد بسیار دشوار باشد و درنتیجه میتواند باعث ایجاد تناقضهای درونی فراوانی بشود. مثلاً ممکن است بخواهید از وقت باقیماندهتان در کنار عزیزان خود لذت ببرید، ولی اگر احساسات طبیعی سوگ انتظاری را تجربه کنید، شاید لذت بردن از چنین زمانی برایتان دشوار باشد.
سوگ مبهم
این مفهوم به توضیح وضعیتی میپردازد که در آن سوگ بدون هیچگونه احتمال پایان یا درک کامل رخداد ایجاد میشود. این اصطلاح غالباً در موارد گم شدن افراد به کار میرود؛ عزیزان این فرد باید تلاش کنند و هیجانهایشان را نسبت به فقدانشان پردازش کنند، بدون اینکه حتی بدانند چه اتفاقی برای او افتاده است.
سوگ مبهم همچنین ممکن است در مواردی هم رخ بدهد که فرد «از دست رفته»، ولی همچنان از نظر جسمانی زنده است، مثلاً بیمار مبتلا به آلزایمر که از خانوادهاش یا خودش هیچ چیزی به یاد نمیآورد. چنین وضعیتی برای عزیزان این فرد میتواند سوگ عمیقی ایجاد کند، حتی بااینکه فرد از نظر پزشکی هنوز زنده است.
سازوکارهای سوگدرمانی
هر نوعی از صحبتدرمانی میتواند برای داغدیدگی مفید باشد، چراکه برای فرد فضایی امن و دور از قضاوت مهیا میسازد تا بتواند دربارۀ همۀ هیجانهایی صحبت کند که تجربهشان میکند. در برخی موارد نیز سازوکارهای خاصی وجود دارد که رواندرمانگر برای درمان سوگ میتواند به کار بگیرد.
رفتاردرمانی شناختی (CBT)
رفتاردرمانی شناختی (CBT) مدلی است که میکوشد به افراد کمک کند آشفتگی خود را مدیریت کنند، آن هم از طریق تمرکز بر الگوهای فکریای که ممکن است عامل آن باشند. فرد با آگاهی از عادتهای فکری منفی و نادرست قادر خواهد بود طرز فکرش را متناسب سازد و هیجانهای طاقتفرسای خود را مدیریت کند. براساس تحقیقات، رفتاردرمانی شناختی ممکن است برخی نشانهها را، مانند افسردگی و اضطراب، در بزرگسالان داغدیده تسکین دهد، ولی هنوز شواهد برای اثبات این امر نسبتاً کم است.
پذیرش و تعهد-درمانی (ACT)
پذیرش و تعهد-درمانی (ACT) بر پایۀ این ایده است که هیجانهای منفی صرفاً برآمده از تجربیات ما نیست، بلکه از بیمیلی ما در پذیرش آن تجربههاست. مقاومت کردن در برابر احساسات ناخوشایند یا تلاش برای پرهیز از آنها میتواند باعث ایجاد آشفتگی بیشتر شود، درحالیکه ACT به شما میآموزد این آشفتگی، ناراحتی و هیجانهای منفی را بپذیرید تا بتوان آنها را حل کرد.
مطالعهای در سال 2021 شواهدی نشان داد مبنی بر اینکه ACT ممکن است برای افراد داغدیده نیز مفید باشد، درست مثل مطالعهای که سال 2017 انجام شده بود. ولی در مقایسه با سایر سازوکارهای سوگدرمانی، مفید بودن این روش از فردی به فرد دیگر ممکن است متفاوت باشد.
درمان سوگ بغرنج (CGT)
درمان سوگ بغرنج (CGT) برنامهای 16 بخشی و شاهدمحور برای درمان نشانههای اختلال سوگ طولانیشده است. CGT شامل رویکردهای درمانی متعدد و مختلفی است، ازجمله نظریۀ دلبستگی و رفتاردرمانی شناختی. در طول یک برنامۀ CGT تمرکز شما بر پذیرش واقعیتِ فقدانتان خواهد بود و بر اینکه این واقعیت چگونه همه چیز را برایتان تغییر داده است. بهعلاوه تلاش خواهید کرد اهدافی برای آیندهتان تعریف کنید که کسی که از دستش دادهاید دیگر در آنها جایی ندارد. درمجموع برنامههای CGT بر چندین مضمون هستهای بنا شدهاند، ازجمله:
• فهمیدن و پذیرفتن سوگ
• مدیریت کردن درد
• اندیشیدن به آینده
• برقراری دوبارۀ ارتباط با دیگران
• بازگو کردن قصۀ مرگ
• یادگیری زندگی کردن با یادآورندهها
• متصل شدن به خاطرهها.
بیایید جمعبندی کنیم
داغدار شدن یکی از پرچالشترین تجربیاتی است که ممکن است فرد از سر بگذراند. فرقی نمیکند چه شرایطی باشد، بههرحال فقدان چشمگیر همواره موجب هجوم هیجانهایی میشود که ممکن است طاقتفرسا به نظر برسد. ولی سوگ برای هر فرد با دیگری متفاوت است.
در بیشتر موارد، افراد قادرند بدون مشاوره با سوگ خود کنار بیایند و از آن عبور کنند، ولی در برخی موقعیتها، خصوصاً اگر فقدان ناگهانی یا غیرطبیعی بوده باشد، ممکن است سوگ مزمنتر بشود. در این موارد سوگدرمانی میتواند راهحلی ارزشمند باشد.
اگر شما هم بهتازگی فقدانی تجربه کردهاید، سعی کنید هیچ فشاری برای سوگواری به گونهای خاص، یا در بازۀ زمانی خاص، به خودتان وارد نکنید. طبیعی است که اندوه و درد شدیدی احساس کنید و نیز گاهی احساس کنید که از نظر هیجانی کرخت شدهاید. اینها لزوماً نشانۀ این نیست که لازم است به دنبال کمک حرفهای باشید. ولی اگر حس میکنید مدیریت کردن احساساتتان غیرممکن است یا دارد بر زندگی و روابطتان نیز اثر میگذارد، میتوانید سراغ رواندرمانگر بروید. رواندرمانگر میتواند کمکتان کند که از خودتان مراقبت کنید و به شما فضای امنی را بدهد که برای پردازش فقدانتان لازمش دارید.
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید