این گزارهای جالب و درعینحال قابلتأمل است. در ادامه به بررسی علت آن میپردازیم
تاکوتسوبو کاردیومیوپاتی یا همان سندرم قلب شکسته، یک وضعیت واقعی و درعینحال نادر برای قلب است که معمولاً در اثر رویدادهای اضطراب زا ایجاد میشود. باوجود اینکه چنین وضعیتی با بررسیهای پزشکی و در جوامع علمی بهآسانی قابلتشخیص است، اما اثرات آن بر افراد در سنین مختلف همچنان ناشناخته باقیمانده است. در یک پژوهش که به تازگی بر روی 135463 نفر مبتلا به سندروم قلب شکسته انجامشده است، 88 درصد زنان میانسال بوده و زنان مسن در معرض بالاترین ریسک بودهاند. طبق گزارشها، زنان مسن 10 برابر بیشتر در خطر هستند. این یافتهها توانستهاند ارتباط بین مغز و قلب را بهویژه در زنان مسن به خوبی نشان دهند.
سندروم قلب شکسته چیست؟
این سندروم یک وضعیت نسبتاً شایع مشابه سکته قلبی است که بر اثر رویدادهای اضطراب زا ایجاد میشود. از نشانههای آن تنگی نفس و درد در قفسه سینه است. همچنین ممکن است نشانههای سکته قلبی بدون وجود انسداد در سرخرگها نیز ناشی از این سندروم باشد. شیوع نشانگان در حدود 1 تا 2 درصد بوده که پیشبینی میشود که این رقم افزایش یابد. سندرم قلب شکسته در سال 2005 زمانی بهطور گسترده پذیرفته شد که یک گروه تحقیقاتی از متخصصان قلب در جانز هاپکینز گزارشی از موارد مستند را در مجله پزشکی نیوانگلند منتشر کردند.
سوزان چنگ محقق ارشد و مدیر مرکز تحقیقاتی میگوید که این گزارش اولیه، نخستین گزارشی بود که وضعیت نسبتاً غیرمعمول را نشان میداد و اضافه کرد که این رویداد، اغلب زمانی که فکر میکنیم اتفاق دیگری در حال وقوع است رخ میدهد. محققین موسسه جان هاپکینز سندرم قلب شکسته را وضعیت ناگهانی یک قلب ضعیف همراه افزایش قابلتوجه هورمون های استرس توصیف کردند. چنگ توضیح داد که اینها، شواهد تبیینکنندهای محکم برای ارتباط بیولوژیکی بین مغز در حالت استرس و قلب شکسته است.
چرا زنان بیشتر در معرض خطر هستند؟
علیرغم علم به این امر که زنان در برابر سندرم قلب شکسته آسیبپذیرتر هستند، اما دلایل اصلی آن هنوز بهطور کامل شناخته نشده است. به گفته جنیفر وانگ، پزشک متخصص قلب در اورنج کانتی، کالیفرنیا، یک توصیف احتمالی این است که این سندرم میتواند براثر پریشانی عاطفی ایجادشده و استرس نیز میتواند تأثیرات متفاوتی را بر زنان نسبت به مردان بگذارد.
بهطورکلی اگرچه مبتلایان به بیماریهای قلبی و عروقی در زنان کمتر است اما وضعیتهای دیگری مانند سندروم قلب شکسته ناشی از استرس زیاد در زنان شایعتر است. این احتمال نیز وجود دارد که عوامل استرسزای بیرونی در بین زنان در معرض خطر بهطورکلی افزایش یافته باشد.
عامل سن
درحالیکه نرخ ابتلا به سندرم قلب شکسته در بین زنان 50 تا 74 ساله در حال افزایش است، یافتهها نشان میدهد که با افزایش سن زنان بالای 75 سال این خطر کاهش مییابد و همین موضوع تعجب محققین را برانگیخت. چنگ اظهار داشت که ما معتقدیم که مجموعهای از عوامل در این وضعیت دخیل بوده و قلب با افزایش سن، تا حدی آسیبپذیرتر میشود، اما پس از عبور از این مرحله آسیبپذیری، افزایش بیشازحد هورمونهای استرس تأثیری بر وضعیت قلب نخواهد داشت. علاوه بر این، اطلاعات بیشتری برای تشخیص سایر عوامل اثرگذار جمعیت شناختی نیز مورد بررسی قرار میگیرند.
نکاتی برای پیشگیری
جالب است بدانید که پزشکان، کلیه نکاتی را که برای پیشگیری از بیماری قلبی توصیه کرده، با تأکید بر مدیریت استرس برای پیشگیری از سندرم قلب شکسته نیز گوشزد میکنند.
رژیم غذایی و ورزش
بر اساس توصیههای انجمن قلب آمریکا (AHA) ، حفظ یک رژیم غذایی سالم و متعادل در کنار ورزش منظم برای کمک به جلوگیری از بیماریهای قلبی در هر سنی بسیار تأثیرگذار است.
روابط سالم
حفظ روابط سالم میتواند شادی بیشتر و کاهش استرس را به همراه دارد. مطالعات دانشگاه هاروارد نشان میدهد که در روابط کلیدی قلب چگونه استرس را به مغز انتقال داده و منجر به سندروم قلب شکسته میشود. چنگ ادعا میکند اگرچه ما هنوز شواهد قطعی از مطالعات یا آزمایشها بالینی مبنی بر نقض ارتباط سلامت مغز با سلامت قلب در طولانیمدت نداریم، اما میتوان آن را بهعنوان یک احتمال در نظر گرفت.
مدیریت استرس
مدیریت استرس از طریق ورزش، ذهن آگاهی و یا صرفاً انجام کارهایی که از آنها لذت میبرید یا داشتن راههایی برای کاهش استرس به کاهش وقوع سندروم قلب شکسته یا سایر بیماریهای ناشی از استرس کمک میکند.
چشمانداز آینده
برای درک بهتر عوامل اثرگذار بر پدید آیی سندرم قلب شکسته، تحقیقات برای شناسایی نشانگرهای مولکولی جهت تعیین میزان حساسیت، ریسک ابتلا به این بیماری و همچنین راههای درمان آن ادامه خواهد یافت.دراینبین، زنان 50 تا 74 ساله میتوانند با اتخاذ سبک زندگی سالم و مدیریت استرس از قلب خود محافظت کنند. وونگ بر این باور است که سبک زندگی سالمتر احتمالاً بر بهبود سلامت روان نیز اثرگذار بوده که همین امر بهصورت غیرمستقیم به پیشگیری از ابتلا به این بیماری میانجامد.
چه چیزی باعث دلشکستگی در پایان یک رابطه عاطفی میشود؟
دانا بوتاری ، رواندرمانگر مستقر در فلوریدا، میگوید که در شروع یک رابطه، افکار ما شاد و نشاطآور هستنداو معتقد است که شاید ما نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و به زمانی بیندیشیم که شریک سابقمان به زیبایی و جذابیت ما اعتراف کرده بود. بااینحال،در زمان اتمام رابطه، ممکن است افکار شما باهم ادغام شوند. در واقع ما پیامهای مثبتی را که از شریک سابق خود دریافت کردهایم در کنار بیکفایتی و بیارزشیمان بهصورت همزمان تجربه میکنیم. او معتقد است که افکار بر احساسات و احساسات بر اعمال تأثیر میگذارند. وقتی ناراحت هستید، ممکن است رفتارهایی را انجام دهید که معمولاً انجام نمیدهید. برای مثال، ممکن است از دوش گرفتن یا حضور در جمع دوستان و خانواده خودداری کنید. جینا موفا، رواندرمانگر مستقر در شهر نیویورک، همچنین اضافه میکند که جزئیات و شرایط جدایی نیز تعیینکننده احساس شماست بعد از رابطه عاطفی خواهند بود. احساس میکنید که بعد از پایان دادن به رابطه، کسی را رها میکنید، ممکن است دچار احساس گناه و غم شوید. او همچنین توضیح میدهد که اگر شما فردی هستید که ترک شدهاید، ممکن است در حالت شوک قرار بگیرید و مراحل مختلفی سوگ را مثل عصبانیت، چانهزنی، افسردگی و اضطراب تجربه کنید.
چطور قلب شکسته را بهبود ببخشیم؟
همچنان که با از دست دادن یک رابطه دستوپنجه نرم میکنید، نکات زیر میتوانند شما را در ادامه این سفر یاری کنند.
1- زمانی برای سوگواری اختصاص دهید.
در صورت امکان، سعی کنید از دست دادن رابطه را بهعنوان یک روند سوگواری در نظر بگیرید.
به خودتان زمان داده و سعی نکنید فوراً شخص جدیدی پیدا کنید. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که سعی کنیم به احساسات خود احترام گذاشته و آنها را قضاوت نکنیم. برای اعتبار بخشیدن به احساسات خود، بهجای فرار از آنها، تجربهشان کنید.
2- منابع جدیدی برای شاد بودن پیدا کنید.
برای خودتان وقت بگذارید و ارتباط الهامبخش و شادیآور با خود را که شاید بهواسطه رابطه عاطفیتان قطعشده بود، مجدداً برقرار سازید. تجربیات، موقعیتها و افراد جدید میتوانند راهی برای کشف احساسات مثبت باشند. خود را برای انجام این کارها حتی زمانی که تمایلی به آن ندارید، تحتفشار بگذارید. قطعاً پس از ملاقات با یک دوست برای ناهار، احساس بهتری نسبت به زمانی که در خانه مانده بودید خواهید داشت.
3- فهرستی از علاقهمندیهای خود تهیه کنید
وقتی نسبت به خود احساس ضعف میکنید، فهرستی از تمام کارهای خوبی که برای شریک سابق خود انجام دادهاید یا تمام ویژگیهایی که او در مورد شما دوست داشت تهیه کنید.مثلاً
• صبح برایش قهوه درست کردم.
• وقتی باران میآمد، به دنبال او به ایستگاه قطار رفتم
• وقتی غمگین بود آهنگ موردعلاقهاش را گذاشتم.
• تولد پدرش را به او یادآوری کردم.
4- افکار مرتبط با شریک سابق خود را انکار نکنید
هنگامیکه این افکار به سراغ شما به وجود میآیند، آنها را متوقف یا مسدود نکنید. سعی کنید تمرین کنید که شاهد آنها باشید و به آنها اعتبار ببخشید. لحظهای که به یکی از آنها توجه میکنید و به آن برچسب "مهم" میزنید، دیگر شاهد آنها نیستید بلکه آنها را قضاوت میکنید و چون انتظارات شما برآورده نشده است، قضاوت احساسات منفی بیشتری را به همراه خواهد داشت.
5- نیازهایتان را به دیگران بیان کنید.
اگر تمایلی به ملاقات با دوستان یا انجام تعهدات ندارید، سعی کنید احساسات خود را با دیگران در میان بگذارید. در این زمانها در نیازهای خود تجدیدنظر کنید و به دیگران اطلاع دهید که در حال تجربه چه چیزی هستید. بسیاری از افراد نیز تجربه شمارا داشتهاند و درنهایت دریافتند که عبور از این شرایط نیازمند گذر زمان است.
6- توجه خود را به سمت دیگران معطوف کنید.
زمانی که تحمل درد جدایی دشوار است، ممکن است متوجه شوید که تمرکز بر نیازهای دیگران میتواند به ایجاد احساس بهتر کمک کرده و حواس شمارا از تمرکز بر روی خودتان منحرف کند.
7- اجازه دهید احساسات جریان یابند.
ممکن است صحبت با یک دوست مورد اعتماد، یکی از اعضای خانواده یا درمانگر در مورد احساسات مربوط به جدایی از شریک عاطفی سابق خود کمککننده باشد. اگر برای به اشتراک گذاشتن تمام احساسات خود راحت نیستید، آنها را یادداشت کنید.
8- ورزش کنید.
بر اساس پژوهشها، ورزش میتواند استرس را کاهش دهد. از ورزش بهعنوان یک خروجی سالم برای مدیریت احساسات اضطراب، غم، بی حالی و استرس استفاده کنید.
9- از انجام فعالیتهایی که یادآوری شریک سابقتان است خودداری کنید.
اگر همچنان تحتفشار افکار و احساسات ناخواسته هستید ، مدتی از مکانها، موسیقی و افرادی که شما را به یاد شریک سابقتان میاندازند دوریکنید. سعی کنید به مکانهایی بروید که به شما احساس امنیت میدهند.
10- جدایی را معنا کنید.
باگذشت زمان، ممکن است متوجه شوید که پایان رابطه شما درنهایت به نفع شما بوده است ولی ممکن است که نتوانید هیچچیز مثبتی در پایان رابطه پیدا کنید.فراموش نکنید که هر دو نتیجهگیری معتبر هستند
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید