Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

کلینیک روانشناسی دانا از نگاه من

5
کلینیک روانشناسی دانا از نگاه من

در طول سال‌های گذشته مطالبی زیادی در مورد کلینیک روانشناسی و مشاوره نوشته‌ام. هدف من از نگارش این مقاله، صحبت در مورد کلینیک روانشناسی دانا است. البته دوستان عزیز من در بخش مدیریت مرکز، توضیحات لازم در مورد تاریخچه، خدمات و همکاران را به صورت کامل در اختیار شما قرار داده‌اند، اما من می‌خواهم از نگاه خود، به بررسی عملکرد چند ساله مرکز و خدمات منحصر به فرد آن بپردازم. به شخصه این افتخار را داشته‌ام که در طول سال‌های گذشته نقش کوچکی در تیم بزرگ دانا ایفا کنم و این موضوع یکی از افتخارات رزومه کاری من به شمار می‌آید. کلینیک روانشناسی دانا در سال 1392 در منطقه سردار جنگل کار خود را با یک تیم پنج نفره آغاز کرد. در ابتدا هدف گروه تمرکز بر روی درمان فردی، مشاوره پیش از ازدواج و مشاوره کودک و نوجوان بود. 
روانشناسان دلایل جالبی برای انتخاب این رشته دارند. بعضی از آن‌ها می‌خواهند بیشتر در مورد خودشان یاد بگیرند. بعضی دیگر به دلایل انسان دوستانه، می‌خواهند با یادگیری روانشناسی به دیگران کمک کنند و ممکن است عده‌ای نیز بگویند که روانشناسی رشته شیکی است و آن‌ها دوست دارند که دیگران، روانشناس صدایشان کنند. اما با شناختی که از رئیس کلینیک روانشناسی دانا، خانم نوروزی عزیز دارم میدانم او به این دلیل این رشته را انتخاب کرد که می‌خواست به صورتی ماندگار، بر زندگی دیگران تأثیر گذار باشد. تأثیر گذاری بر روی زندگی دیگران به گونه‌ای که فرد بتواند زندگی شادمانه‌تری داشته باشد، از همان ابتدا به عنوان اصلی‌ترین رسالت کلینیک روانشناسی دانا انتخاب شد و دانا با همان تعداد اندک نیروی متخصص، کار خود را آغاز کرد. بعد از گذشت یک سال آن‌ها توانستند از سردار جنگل به سعادت‌آباد بیایند و کار خود را در جای بزرگ‌تری ادامه دهند. در مرکز جدید، برگزاری کارگاه‌های آموزشی تبدیل به هدف جدید مرکز شد. در طول این سالها آن‌ها چند دوره کارگاه تخصصی ISTDP با حضور استاد گران‌قدر دکتر علی‌رضا طهماسب برگزار کردند و مرکز توانست چندین روانشناس زبده را در این رویکرد درمانی آموزش دهد. البته کارگاه‌های عمومی نظیر سکستراپی، تحلیل رفتار متقابل، تحلیل فیلم و کارگاه مهارت‌های زندگی نیز به جهت افزایش سطح آگاهی عمومی  برای سنین مختلف، در کلینیک روانشناسی دانا برگزار شد. با حضور همکاران جدید، مرکز توانست جلسات گروه درمانی را برگزار کند (در مقالات آینده از گروه درمانی و اهمیت آن بیشتر خواهم گفت). یکی از اهداف فعالیت‌های کلینیک، تمرکز بر روی کانال‌های فرهنگی بود. تشویق مخاطبین به تماشای آثار سینمایی، تماشای تئاتر به صورت دست جمعی و مطالعه کتاب و گپ و گفتگو در مورد آن، نمونه‌ای از روش‌هایی بود که کلینیک روانشناسی دانا برای بالا بردن سطح آگاهی مخاطبین مورد استفاده قرار می‌داد. 

دوره دو سال فعالیت در کوچه گل آذین خیابان پاکنژاد، فرصتی را برای مرکز فراهم کرد تا بتواند خدمات خود را گسترش دهد. همان طور که قبلاً اشاره کرده‌ام، علاوه به اضافه کردن یک اتاق درمانی، خدمات آموزشی، روان‌پزشکی و روان‌سنجی نیز به فعالیت‌های کلینیک اضافه شد. هدف اصلی ما در آن سال‌ها استفاده از نیروهای جوان در کنار متخصصین با تجربه بود تا بتوانیم علاوه بر ارائه خدمات کاملاً حرفه‌ای، نسل توانمندی از مشاورین و روانشناسان را تربیت کنیم. طبیعی است که خانم نوروزی و دوستان دیگر ما در این سال‌ها زحمت بسیاری برای این اهداف کشیدند که خوشبختانه با نتایج خوبی همراه بود. البته یادآوری این نکته نیز ضروری است که اشتباهاتی نیز از طرف تیم مدیریتی مرکز صورت گرفت. اما به دلیل تعهدات فردی و حرفه‌ای، هر زمان که اشتباهی از سوی یکی از اعضا تیم اتفاق می‌افتاد، همه گروه برای جبران آن تلاش می‌کردند. همین رویدادها سبب شد که کلینیک روانشناسی دانا تبدیل به خانه امن بسیاری از ما شود. خانم نوروزی همیشه به ما تاکید می‌کرد که هیچ‌وقت اجازه ندهید اشتباه تبدیل به احساس شرم و خجالت شود، اشتباه باید به ما کمک کند تا بهتر شویم و دیگر هرگز خود را در موقعیت تکراری قرار ندهیم. طبیعی است که این نگاه مسئولیت سنگینی را بر دوش ما نهاد. 

در کوچه گل آذین اتفاق بسیار جالب دیگری رخ داد که سبب به وجود آمدن بسیاری از تغییرات آینده شد، و دانا امروزی را شکل داد. به پیشنهاد خانم نوروزی، یک روز صبح جمعه برای آشنایی با دکتر همایون ذوالفقاری نیا به کلینیک در شما تهران رفتیم. در آن جلسه دکتر با نمایش فیلمی به توضیح روان‌درمانی متمرکز بر هیجان یا EFT پرداخت. هدف ما از آن قرار ملاقات این بود که دکتر ذوالفقاری را راضی کنیم در کلینیک روانشناسی دانا کارگاه برگزار کند. البته ملاقات اول ما چندان نتیجه بخش نبود اما بهر حال خانم نوروزی موفق شد رضایت دکتر را برای برگزاری کارگاه جلب کند. شاید این اتفاق را بتوانیم تاثیرگذارترین رویداد در تاریخ کلینیک روانشناسی دانا در نظر بگیریم. اولین دوره کارگاه در مرکز برگزار شد و تقریباً همه ما در کارگاه شرکت کردیم و  انصافاً کارگاه بسیار عالی از آب درآمد. از آن زمان تا کنون، کلینیک روانشناسی دانا موفق شده است بهترین درمانگران EFT را آموزش دهد، که بسیاری از این عزیزان همین حالا هم که من مشغول نوشتن این مقاله هستم، در کلینیک روانشناسی دانا مشغول به کار هستند و مراجعین بسیاری دارند. ما پاداش پافشاری خود در چند سال قبل را امروز با حضور جمعی از متخصصین ورزیده در حوزه سلامت روان، دریافت کرده‌ایم. 

بهر حال دوران گل آذین نیز با تمام خوبی و بدی‌های خود به پایان رسید. رئیس کلینیک معتقد بود که الآن زمان آن فرا رسیده تا ما فضای بزرگ‌تری را برای کلینیک روانشناسی دانا محیا کنیم. بنابراین ما به چهار کوچه پایین‌تر، کوچه فرودین رفتیم و ساختمان بزرگ‌تری را اجاره کردیم. آن ساختمان احتیاج به تعمیرات فراوانی داشت، بنابراین به سرعت افرادی را استخدام کردیم تا فضای داخلی ساختمان را عوض تغییر بدهند. کلینیک جدید علاوه بر داشتن یک سالن مرکزی بسیار خوب، چهار اتاق درمانی و یک کارگاه نسبتاً بزرگ نیز داشت. البته یادآوری این نکته نیز ضروری است که در دوران کوچه گل آذین ما مجوز مرکز را تغییر دادیم و از سازمان بهزیستی استان تهران و شمیرانات برای کلینیک مجوز کار گرفتیم. مجوز جدید دست ما را برای انجام پروژه‌های جدید بازتر کرد که البته در این مسیر متأسفانه موفقیتی حاصل نشد. با تغییر مجوز، تصمیم گرفتیم که لوگو مرکز را نیز عوض کنیم. در نهایت بعد از یک ماه تلاش، پرستویی در حال پرواز و به رنگ بنفش را به عنوان طرح جدید کلینیک روانشناسی دانا انتخاب کردیم (در این زمان که من مشغول نگارش این مقاله هستم، لوگو کلینیک دوباره تغییر کرده است). طرح و رنگ جدید تا حدود زیادی منحصر به فرد بود و ما از آن برای طراحی فضای داخل کلینیک استفاده کردیم. ترکیب رنگ سفید و بنفش برای فضای سالن انتظار ترکیب بسیار زیبا و خوشایندی بود. 

فضای جدید ما همراه شد با جذب متخصصین بیشتر، هم جوان و هم با تجربه. در این دوران کلینیک روانشناسی دانا توانست دو شعار مهم خود را تا حدود زیادی واقعیت بخشد؛ اول. خدمات باید در سریع‌ترین زمان ممکن در اختیار مراجعین قرار بگیرد، و دوم، هیچ‌وقت مشکل مالی نباید مانعی برای ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره برای مراجعین باشد. این دو شعار و از جایی بعد دو هدف مهم، به همه ما کمک کرد تا بتوانیم با سطوح مختلف جامعه ارتباط برقرار کنیم و بیشتر در زندگی دیگران موثر باشیم. دوران کوچه فروردین با چند تغییر مدیریتی برای مرکز همراه بود. البته این تغییرات با هدف رشد و شکوفایی مرکز انجام شد و خوشبختانه تأثیر آن در سال بعد خود را نشان داد. کلینیک روانشناسی دانا حالا به مرحله‌ای رسیده بود که باید به مکانی بزرگ‌تر می‌رفت، زیرا مکان فعلی توانایی پاسخ دادن به نیازهای مرکز را نداشت. ما به آن سمت خیابان پاکنژاد رفتیم و مکانی را گرفتیم که شما عزیزان به خوبی با آن آشنا هستید. خانه ویلایی دو طبقه با حیاطی زیبا، که دارای شش اتاق درمانی و دو کارگاهی آموزشی است. آخرین کارگاه تخصصی و حضوری روان‌درمانی متمرکز بر هیجان (EFT) دکتر ذوالفقاری در مرکز جدید برگزار شد و بسیاری از همکاران عزیز امروز از همین کارگاه به جمعمان ملحق شدند. امروز ما می‌توانیم با افتخار ادعا کنیم که یکی از متبحرترین تیم های متخصص در روان‌درمانی متمرکز بر هیجان، در کلینیک روانشناسی دانا مشغول به کار هستند. تیم ما قدرتمندتر شد. کارگاه‌های آموزشی مرکز هنوز هم با همان قدرت سابق پیگیری می‌شود. در ساختار جدید، تلاش می‌کنیم مرکز را در فضای مجازی نیز تقویت کنیم تا مخاطبین ما راحت‌تر بتوانند با ما ارتباط داشته باشند.
 در این مکان نیز اهداف کلینیک با حضور تیم اجرایی متبحر و با تجربه و با همان حساسیت‌های سابق در حل پیگیری است. من همیشه می‌خواستم برای جامعه و اطرافیان خود فرد مفیدی باشم. کاملاً قبول دارم که این جمله به شدت کلیشه‌ای است اما باور کنید چیز دیگری به ذهنم نمی‌رسد. برای من مهم بوده که تأثیرگذار باشم. بتوانم به دیگران کمک کنم که در کنار هم بهتر زندگی کنیم. از صمیم قلب از دانا و دانایانی که در این مسیر به من کمک کردند سپاس گذارم. کلینیک روانشناسی دانا دیگر یک کلینیک روانشناسی نیست، یک مکان مقدس و معنوی برای ما به شمار می‌آید. از لحظه ورود به کلینیک دائماً به این موضوع فکر می‌کنم که اینجا برای من خانه‌ای است که آن را دوست دارم. 

 

حسان صادقی

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید