احساس تنهایی و غمگین بودن، عدم علاقه نسبت به کارهایی که قبلاً برایتان لذتبخش بوده ولی اکنون تمایلی برای انجامشان ندارید، بیانگیزگی و ناامیدی همگی نشانههایی از افسردگی هستند. اما فقط این موارد علائم افسردگی نیستند. طی مدت زمانی که دچار افسردگی هستید تمرکز داشتن و دقت بر روی کارهایتان سخت میشود حتی تلاش برای اینکه انگیزه خود را حفظ کنید دشوار خواهد بود.
شما تنها نیستید.
عدم توانایی در تصمیمگیری و بلاتکلیفی یکی از چالشهای رایجی است که در افراد مبتلا به افسردگی دیده میشود اما راهکارهایی وجود دارد که این مشکل را هموار میسازد.
آیا افسردگی بر نحوه تصمیمگیری های شما تأثیر میگذارد؟
جواب ساده است: بله
در واقع مشکل داشتن برای تصمیمگیری یکی از رایجترین علائم افسردگی است، از دیگر علائم میتوان به عدم تمرکز کافی و انگیزه نداشتن برای انجام کاری اشاره کرد که حتی تصمیمگیری را برایمان سختتر میکند.
منبع معتبری با تحقیق درباره این موضوع نشان میدهد افسردگی شدید میتواند بر شکل کلی تصمیمگیری تأثیر بگذارد. بر اساس یافتههای سال 2020 محققان امور مرتبط با تصمیمگیری، مانند تنبیه، تشویق کردن و وظایف اجباری را در افراد مبتلا به افسردگی خفیف، شدید و افراد بدون افسردگی مورد بررسی قرار دادند.
یافتهها نشان داد افراد با مشخصه افسردگی شدید وظایفشان را سختتر از سایر افراد انجام دادهاند.
چطور تشخیص خواهید داد که افسردگی بر نحوه تصمیمگیریهایتان تأثیر دارد؟
بسیاری از ما گاهی اوقات برای تصمیمگیری مشکل داریم اما اگر این شکل از بلاتکلیفی بهطور مکرر اتفاق بیفتد امکان دارد دلیل دیگری در آن نقش داشته باشد.
بنابراین بر چه اساسی میتوانید به این نتیجه برسید که دلیل ناتوانی شما در تصمیمگیری افسردگی است؟ شاید بهطور مداوم چنین تجربیاتی داشته باشید:
- ترس اینکه از انتخاب خود پشیمان شوید
- ترس از اینکه انتخاب نادرستی داشته باشید
- احساس سردرگمی از اینکه انتخابهای زیادی دارید
- برای انتخاب انگیزه ندارید
- نتیجه کار برایتان اهمیتی ندارد
- نمیدانید با انتخابتان چه برخوردی داشته باشید
- زمان زیادی را صرف یک انتخاب میکنید
اغلب اوقات بیماری افسردگی با اختلال اضطراب همراه است، تا 46 درصد از افرادی که طی زندگیشان همواره از افسردگی رنجکشیدهاند حداقل برای دورهای در زندگی اختلال اضطراب را تجربه کردهاند.
علاوه بر این اختلال اضطراب بر نحوه تصمیمگیریهای شما تأثیر دارد، مثلاً اینکه تردید دارید انتخابتان درست نبوده یا اینکه دچار پشیمانی شوید.
نکاتی کاربردی که به تصمیمگیری بهتر شما کمک میکند
در حالی که بعضی اوقات شاید این موضوع غیرممکن به نظر برسد اما راههایی وجود داردکه میتوانید عدم تصمیمگیری هایتان را بهدرستی مدیریت کنید. از راهکارهای زیر برای پیشرفت کارهایتان کمک بگیرید.
• تصمیمهای بزرگ را به اجزا کوچکتر دسته بندی کنید. به جای اینکه به تصمیم خود نگاه کلی داشته باشید به اجزا آن فکر کنید و از یک نقطه شروع کنید مرحله به مرحله برای پیشرفت کار تلاش کنید، سپس سراغ مرحله بعد بروید این کار باعث میشود تصمیم بزرگ برای شما دلهره کمتری داشته و قابل انجام به نظر برسد.
• برای خودتان چک لیست درست کنید و گام به گام هر کاری که انجام میدهید را مشخص کنید تا بدانید در نهایت چقدر از کارتان باقی مانده است.
• گزینههای اضافه را خط بزنید. برای مثال اینکه قرار است چه غذایی بخورید یا چه لباسی بپوشید را از قبل برای یک هفته آماده سازید تا راحتتر به کارهای اصلی بپردازید.
• به تصمیمهای گذشته فکر کنید. زمانی که تصور میکنید نکند تصمیم اشتباهی بگیرید یا شاید از تصمیمی که میگیرید پشیمان میشوید. به روزهایی فکر کنید که در گذشته تصمیمات درستی گرفتهاید و برایتان رضایت بخش بوده. تحقیق اخیر از یک منبع معتبر نشان میدهد، تمرکز بر کارهای مثبت و تصمیمات درست به پیشرفت شما کمک میکند و سبب میشود قضاوت درستی نسبت به خودتان داشته و تصمیمهای صحیحتری بگیرید.
• با دوستان یا نزدیکان صمیمی که مورد اعتمادتان هستند صحبت کنید. گاهی صحبت کردن درباره یک تصمیم به شما دیدگاه و نقطه نظر متفاوتی میدهد که میتواند مؤثر باشد.
• یک لیست معایب و مزایا برای خودتان درست کنید. وقتی معایب و مزایای تصمیم هایتان را روی کاغذ میآورید به شما کمک میکند از زوایای مختلفی آن را مورد بررسی قرار دهید.
• افکار و احساسات روزانه خود را بنویسید. بهطور مرتب اگر درباره احساسات خود بنویسید پس از مرور آنها میتوانید بهراحتی متوجه شوید چه چیزی در به وجود آمدن آن احساسات دخیل بوده است که در پیشرفت کار به شما کمک میکند.
• برای خودتان مدت زمان مشخصی تعیین کنید و به آن پایبند باشید. اگر در حال تصمیم گیری برای کار بزرگی مانند یک خرید یا تغییر شغل هستید به خودتان زمان مشخصی بدهید که مناسب انجام کار باشد و بتوانید بهراحتی و بدون عجله آنها را انجام دهید.
به یاد داشته باشید در این مسیر تنها نیستید گروههای آنلاین بسیاری وجود دارند که افراد با مشکلات مشابه میتوانند تجربههایشان در این رابطه را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
راههایی برای مدیریت اختلال افسردگی
اگر دچار بیماری افسردگی هستید و برای تصمیمگیری مشکل دارید گزینههای زیادی وجود دارد که میتواند در این راه به شما کمک کند. در ذیل به برخی از آنها اشاره شده است.
• برنامه ورزشی منظمی داشته باشید
• استرس نداشته باشید
• رژیم غذایی سالم داشته باشید
• برای کنار آمدن با شرایط غیر منتظره خودتان را آماده کنید
• مصرف الکل و کافئین را به حداقل برسانید
• خواب کافی داشته باشید
• مدت زمانی را بیرون از خانه بگذرانید
• با اشخاصی که دوستشان دارید در ارتباط باشید
• روال منظمی را ایجاد کرده و آنها دنبال کنید
• مدیتیشن و ذهن آگاهی را در برنامه روزانه خود بگنجانید
برای بهبود سلامت روان خود از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید. آنها با روشهای متفاوتی علائم افسردگی را تشخیص میدهند سپس با دارو و روشهای ترکیبی دیگر به درمان شما میپردازند.
بر اساس منابع معتبر یک تحقیق در سال 2016 محققان چگونگی تأثیر داروهای ضد افسردگی بر تواناییهای شناختی تعداد 1008 بزرگسال مبتلا به افسردگی را مورد بررسی قرار دادند. سرانجام به این نتیجه رسیدند که داروها هیچگونه تأثیری بر ناتوانی شناختی ناشی از افسردگی نداشته و تواناییهای تصمیم گیری افراد هم بهبود نیافتهاند. در نهایت به این نتیجه رسیدند نیاز به بررسیهای گستردهتری در این زمینه وجود دارد.
علائم رایج افسردگی
اگر علائمی مانند خلق وخوی ضعیف، از دست دادن علاقه برای کارهایی که قبلاً دوست داشت داشتید، مشکلات خوابیدن را بیش از دو هفته در خود دیدید ممکن است دچار افسردگی شده باشید. در حالی که شاید در دو نفر تشخیص بیماری افسردگی داده شود ولی علائم آنها هیچ شباهتی به همدیگر نداشته باشد. علائم بسیاری برای افسردگی وجود دارد که در اینجا به 10 مورد از شایعترین آنها اشاره میکنیم:
اول: کج خلقی و بی حوصلگی مداوم
بسیاری از ما گاهی احساس بی حوصلگی میکنیم ولی اگر این احساس بهطور مداوم و ادامهدار باشد ممکن است علائمی از افسردگی باشد. شاید چنین احساسی داشته باشید که مدام از حالت عادی خارج شدهاید. بروز علائم اضطرابی در کنار بیماری افسردگی عادی به نظر میرسد و اینکه بهطور ناگهانی احساس رنج و عذاب داشتن از دیگر علائم افسردگی است.
گاهی افراد مبتلا به افسردگی خودشان را با عنوان فردی با یک نوع بیحسی و یکنواختی در برابر اتفاقات پیرامونشان توصیف میکنند. هر اتفاقی بیفتد چه خوب چه بد برایشان تفاوتی ندارد و آنها هیچ واکنشی نسبت به مسائل نشان نمیدهند یعنی کاملاً خونسرد و بی تفاوت هستند.
دوم: از دست دادن علاقه یا عدم لذت از کارهایی که قبلاً دوست داشتید
بکار بردن جملاتی از قبیل اینکه: انجام این کار چه فایدهای دارد؟ چرا باید زحمت بکشم؟ و بیانگیزگی که شاید هفتهها دچارش هستید. کار، فعالیتهای اجتماعی یا حتی فعالیتهای روزمره شاید گاهی برایتان طاقت فرسا و بیهوده به نظر برسند و برای انجامش دچار اختلال شوید اینها به نوعی از علائم افسردگی هستند.
شاید شما معمولاً عاشق این هستید که تمام کارها را صرفاً خودتان به تنهایی انجام دهید یا آخر هفته را با یکی از دوستانتان در کافیشاپ مورد علاقه بگذرانید، اما اگر افسردگی داشته باشید هیچکدام از اینها برایتان جذاب نیستند، حتی گاهی انجام کارهای ساده روزمره هم برایتان چالش برانگیز خواهد بود تا جاییکه فکر میکنید انرژی زیادی از شما خواهد گرفت.
سوم: احساس گناه، ناامیدی و بیارزش بودن
بسیاری افراد با بیماری افسردگی امکان دارد نسبت به اعمال و رفتار و گذشته خود احساس گناه داشته یا حتی به دلیل بیماری افسردگیشان احساس گناه کنند. گاهی ممکن است به دلیل افسردگی از خود نفرت داشته و عزت نفس کافی نداشته باشند. شاید احساس ناامیدی کرده و هیچ راهی پیدا نکنید که حالتان را بهتر کند.
چهارم: کاهش میل جنسی
هنگامی که افسرده هستید تمایل شما برای رابطه جنسی کاهش مییابد شاید فکر کنید چه اتفاقی برای میل جنسی شما افتاده است؟
این فکر به احساس گناه شما دامن میزند، بخصوص اگر برای شریک عاطفیتان هم این سؤال پیش بیاید که چرا شما برای مدت طولانی تمایلی برای ایجاد رابطه جنسی ندارید.
بر اساس مطالعه و بررسی منبع معتبر در سال 2018 کاهش تمایل جنسی و ایجاد اختلال در میل جنسی یکی از شایعترین علائم افسردگی است که کمتر گزارش شده است. محققان متوجه شدند حدود 5/62 % از مردانی که در این تحقیق شرکت کرده بودند در عملکرد جنسیشان مشکل داشتند.
پنجم: احساس کاهش انرژی، خستگی بیش ازحد و کند شدن در انجام کارهای روزانه
اغلب مردم به علائم روانی و عاطفی افسردگی توجه بیشتری دارند در صورتی که میتواند علائم جسمانی متعددی داشته باشد
این علائم جسمانی میتواند در اختلالهای دیگر هم وجود داشته باشد. بسیاری افراد گاهی ممکن است خستگی بدنی یا درد استخوان را تجربه کرده باشند که با خوابیدن کافی و استراحت کردن از بین نمیرود. اگر دچار افسردگی هستید شاید چنین حسی دارید که همهچیز به کندی در حال انجام است ولی با این حال به دلیل خستگی بیش از حد روحی و جسمی توانایی انجام هیچ کاری را ندارید. اگر نوعی از افسردگی همراه با اختلال کاتاتونیا (کاتاتونیا یک حالت و وضعیتی روانی در فرد است که در آن به محرکهای خارجی واکنش نشان نمیدهد، در حالی که بیدار است قادر نیست اندامهای خود را به طور طبیعی تکان دهد. اصطلاحاً مانند مجسمه میمانند و ممکن است ساعتها در یک وضعیت ثابت قرار بگیرند). را تجربه میکنید شاید احساس گیر افتادن دارید که مکثهای طولانی مدت شما و بیحرکت ماندن شما برای اطرافیان نگران کننده خواهد بود.
ششم: مشکل تمرکز کردن یا به خاطر سپردن یک موضوع و عدم توانایی در تصمیمگیری
هنگام افسردگی امکان دارد برای تمرکز کردن دچار مشکل شوید و فکر کنید این شکل از درگیری ذهنی شما هرگز تمام نمیشود و یا شاید دچار مشکل جدی مغزی شدهاید که توانایی خود برای تصمیمگیری بدون دغدغه را از دست دادهاید.
شاید کارهای مهم یا یک قرار ملاقات ضروری را فراموش کنید یا حتی برای سادهترین تصمیمگیریها هم دچار چالش شوید.
هفتم: اختلال در خوابیدن
افسردگی سبب بیخوابی و ایجاد اختلال در ساعت خواب میشود. ممکن است دچار بیخوابی شده و بهراحتی قبل نخوابید یا برخلاف عادت قبل که خواب راحتی داشتید خیلی زود از خواب بیدار شوید. شاید اختلال خواب طوری باشد که تمام طول شب بیدار بمانید. یا به جای اینکه نتوانید خوب بخوابید دچار خواب بیش از حد (پرخوابی) باشید تا جاییکه حتی بعد از 10 ساعت خواب متوالی باز هم احساس کنید به اندازه کافی استراحت نکردهاید باز هم خواب شما دچار اختلال گردیده است.
هر گونه اختلال در برنامه خوابتان میتواند بر کیفیت کار روزانهتان تأثیر منفی داشته باشد.
هشتم: تغییر در میزان اشتها و وزن
افسردگی بهطور معمول بر روی اشتها و عادتهای غذاییتان تأثیر میگذارد. برخی افراد ممکن است اشتهای زیادی داشته باشند در صورتی که عدهای دیگر با افسردگی دچار کاهش اشتها شوند. طی این بیماری بدون هیچ تلاشی ممکن است دچار اضافه وزن یا کاهش وزن شوید.
نهم: بیقراری و زود رنجی
افسردگی موجب خستگی ذهن و بدنی میشود. شاید به خاطر افسردگی آستانه تحمل شما نسبت به رفتار دیگران پایین آمده و زود رنج و تحریکپذیر شده باشید. گاهی شاید ناخواسته کسانی که دوستشان دارید را از خود برنجانید و بعد از آن هم احساس گناه و پشیمانی کنید. افسردگی میتواند سبب بیقراری شما شود. گاهی ممکن است به دلیل عدم تمرکز از روی یک کار یا فکر، سراغ کار دیگری بروید و بدون اینکه حتی متوجه رفتارتان باشید بیقراری کنید.
دهم: افکار یا تلاش برای خودکشی
اگر دچار افسردگی هستید شاید گاهی چنین فکری دارید که نمیخواهید زنده بمانید. این یکی از علائم جدی و هشدار دهنده است که نیاز به کمک فوری دارید. افکار درباره خودکشی اینطور است که ذهن فرد افسرده بهطور دائم با این موضوع درگیر است و بروز دادن این افکار ممکن است به شکل حرف یا نشانهای از خودکشی، خارج شدن از شبکههای اجتماعی در یک لحظه، پس دادن عکسهای یادگاری و پولهای پس انداز شده باشد. اینها نشانههایی از افکار فردی است که به خودکشی فکر میکند.
منببع: PsychCentral
نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید