Your browser does not support JavaScript!

تلفن

09196600444

ایمیل

مشاهده ایمیل

ساعت کاری

9 صبح تا 10 شب

ریشه اختلال شخصیتی مرزی چیست؟

ریشه اختلال شخصیتی مرزی چیست؟

اختلال شخصیتی مرزی یا Borderline Personality Disorder یکی از شایع‌ترین اختلالات به شمار می‌رود. البته این اختلال بیشتر در زنان دیده می‌شود.  اما به دلیل شرایط ویژه‌ای که این اختلال برای بیمار ایجاد می‌کند، همیشه در کانون توجه متخصصان سلامت روان بوده است. شناخت دلایل شکل‌گیری اختلال، به ما کمک می‌کند تا بتوانیم در پیشگیری از آن، قدم اول را برداریم. این اختلال دردسرهای بسیاری را برای افراد و حتی نزدیکان آن‌ها ایجاد می‌کند و ریشه آن در تجربیات کودکی است. برای همین بسیار مهم است که والدین با دقت بسیار بالا این مقاله را بخوانند تا مراقبت و حمایت از فرزند خود را به بهترین شکل انجام دهند.
تحقیق جدید منتشر شده در  فرانتیرز (frontiers) در حیطه روانشناسی، بیان می‌کند که اختلال شخصیت مرزی – به‌عنوان شایع‌ترین اختلال شخصیت با شیوع حدود 1.7 درصد – بیشتر از آسیب‌پذیری ژنتیکی، در تروماهای کودکی ریشه دارد.
به گفته  محققین دانشگاه روهر (Ruhr) آلمان، در پژوهش انجام شده  زیر نظر بنیامین اوتو (Benjamin Otto) اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک اختلال روانشناختی است که به علت ترس شدید از رهاشدگی یا طردشدگی، اختلال در تنظیم هیجانی، احساس پوچی، روابط بین فردی بی‌ثبات، تکانشگری و تشدید رفتارهای پرخطر  توأم با سطوح بالای پرخاشگری در روابط بین فردی  شکل می‌گیرد. به نظر می‌رسد که- حداقل در محیط‌های بالینی-  زنان 4 برابر بیشتر از مردان در معرض این اختلال قرار می‌گیرند.
برای فهم بهتر علل اختلال شخصیت مرزی ، محققین از 95 زن، که 44 نفر از آن‌ها قبلاً تشخیص اختلال دریافت کرده‌اند، خواستند که یک سری ارزیابی‌های روانشناختی شامل پرسشنامه تاریخچه زندگی، تست شخصیت، پرسشنامه بررسی میزان پرخاشگری، پرسشنامه تروما کودکی، پرسشنامه اضطراب مزمن را پر کنند. محققین همچنین میزان فرسایش و تعریق بدن حاصل از مواجهه با اضطراب مزمن را از طریق علائم بدنی مثل فشار خون، نسبت دور کمر به دور لگن و شاخص توده  بدنی (BMI) را ثبت کردند.

 

سندرم گذر عمر 
شرکت کنندگان دارای اختلال شخصیت مرزی ( BPD ) نسبت به شرکت کنندگان بدون تشخیص اختلال شخصی مرزی به طور معنا دارای نمره  بیشتری در پرسشنامه  تروما کودکی کسب کردند. یافته‌های این تحقیق  تائید می‌کند که تا حدود 80 درصد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) نوعی از غفلت عاطفی، تجاوز فیزیکی یا جنسی یا آزار و اذیت کلامی را در طول کودکی خود تجربه کرده‌اند.
این تحقیق جهت تشخیص توالی رویدادهایی که منجر به اختلال شخصیت مرزی می‌شود ، حتی گام را فراتر نهاده است؛ نویسندگان ادعا می‌کنند که تجربه‌ تروما در کودکی یک سندرم گذر عمر ایجاد می‌کند که از طریق آن افراد سریع‌تر رشد می‌کنند، سوخت و ساز بیشتری دارند و بیشتر مستعد روال زودرس بدن و مرگ هستند. این امر موجب بار پایدار (اثر نامطلوب انباشته شده بر روی بدن هنگامی‌ که ثبات ( هموستاز ) زیاد اتفاق می‌افتد ( مانند وقتی که بدن تحت فشارآورهای مکرر قرار می‌گیرد ) یا ایجاد پایداری در طی هفته‌ها، ماه‌ها یا سال‌ها ناکافی است، قرار گرفتن در معرض افزایش ترشح هورمون‌های استرس می‌تواند باعث بار پایدار و عواقب آسیب - فیزیولوژیک آن بشود)  بیشتر در بزرگ‌سالی می‌شود.
به گفته  نویسندگان، طبق انتظارات، بیماران مبتلا به BPD نمرات بالاتری را نشان می‌دهند که نشان دهنده سندرم سرعت زندگی سریع نسبت به گروه کنترل بود، آن‌ها بیشتر پرخاشگر، اسیر اضطراب مزمن و بیشتر درگیر چالش و آسیب‌های دوران کودکی بودند.
آن‌ها همچنین تفاوت‌های بدنی ( جثه‌ای ) بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و بیماران غیر مبتلا گزارش کرده‌اند. برای مثال، محققین دریافتند که شرکت کنندگان مبتلا به BPD سطوح بالاتری از روان رنجوری، سطوح پایین‌تری از برون گرایی، سطوح پایین‌تری از وجدان و سطوح پایین‌تری از گشودگی نسبت به تجربیات جدید را نشان می‌دهند.
نویسندگان اشاره می‌کنند که سندرم گذر سریع عمر ، فقط مختص اختلال شخصیت مرزی نبوده و سایر وضعیت‌های روانشناختی مثل اختلال کم‌توجهی و بیش فعالی ، اختلال دوقطبی و اختلالات اعتیادآور نیز در این دسته قرار می‌گیرند.

 

افسانه‌های زیادی در مورد اختلال شخصیت مرزی وجود دارد که به  چند مورد از آن‌ها در زیر اشاره شده است :
1 - افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی خطرناک هستند:
افراد مبتلا به این اختلال می‌توانند از حمایتگرترین افرادی باشند که تا به حال دیده‌اید. آن‌ها هیجانات شدیدی که سریعاً برانگیخته می‌شوند دارند. می‌توانند سریعاً عصبانی شوند و آن‌ها واضحا نشان دهند. این هیجانات شدید، مثل خشم معمولاً متوجه خود افراد مبتلاست تا سایرین. تاکنون اکثریت افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی فقط برای خودشان خطرناک بوده‌اند. هیجانات شدید آن‌ها می‌تواند منجر به آسیب رساند به خود و / یا اقدام به خودکشی شود.
به علت این که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هیجانات شدیدی تجربه می‌کنند و ممکن است تکانشگرانه و بدون توجه به پیامدها  عمل کنند، می‌تواند برای دیگران ناراحت کننده باشد. این تکانشگری ممکن است به این دیدگاه منجر شود که افراد مبتلا به این اختلال خودکنترلی ندارند. واقعیت این است که افراد مرزی خودکنترلی دارند و گاهی مسیر طولانی را برای مدیریت هیجانات خود طی می‌کنند. زمانی که مستأصل می‌شوند ممکن است رفتار آن‌ها مفید و کمک کننده نباشد اما به ندرت برای دیگران خطرناک است.
2- فقط زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند:
در طی سالیان متمادی، اختلال شخصیت مرزی در زنان 3 برابر شایع‌تر از مردان برآورد می‌شد.DSM-5  که جهت تشخیص توسط بالینگران مورد استفاده قرار گرفته  و تولید شده توسط  انجمن روانپزشکی آمریکا است، به‌طور مدام گزارش کرده است که این اختلال در زنان شایع‌تر است.
با این حال، تحقیقات در خصوص شیوع این اختلال تساوی بین زنان و مردان را گزارش کرده است. در یک مطالعه ملی شیوع شناسی در خصوص الکل و شرایط مرتبط با آن ، نویسندگان با 34653 بزرگسال مصاحبه کردند. آن‌ها دریافتند که شیوع اختلال مرزی در زنان و مردان یکسان است.
3- افراد مرزی خواستار بستری در بیمارستان بوده و از مسئولیت‌پذیری اجتناب می‌کنند:
بسیاری از افراد مرزی با دردهای شدید زندگی می‌کنند. این درد درونی است، بنابراین دیگران را آزرده نمی‌کند. البته افرادی که جویای درمان هستند می‌توانند دردی که تجربه می‌کنند را تسهیل کنند. آنچه می‌خواهند، یک درمان مؤثر است که بتواند آن‌ها را از هیجانات دردآور رها سازد.
بستری شدن‌های مکرر در بیمارستان، اغلب تلاش‌های آن‌ها برای پیدا کردن یک درمان کارآمد را نشان می‌دهد. آن‌ها ممکن است به یک مکان امن  برای زمان‌هایی که ممکن است نتوانند تکانه‌های آسیب‌رسان به خود را کنترل کنند، نیاز داشته باشند. گاهی اوقات افراد مرزی، بیمارستان را مکان امنی می‌یابند که  برای فرار از دنیایی که نمی‌دانند چطور آن‌ها را مدیریت کنند، از آن استفاده کنند. این مسئولیت گریزی نیست، این نداشتن مهارت برای مدیریت با هیجانات شدید است.
4- خود آسیب‌رسانی در افراد مرزی برای جلب توجه است:
خود آسیب‌رسانی می‌تواند راهی برای خلاص شدن از شر هیجانات دردآور باشد که افراد مرزی احساس می‌کنند. این می‌تواند برای آن‌ها راهی باشد تا دردی که در آن هستند را به دیگران نشان دهند، تلاشی باشد تا مشکلاتشان را حل کنند ( که معمولاً کارآمد نیست ) و راهی برای کمک خواهی باشد. بسیاری از افراد مرزی از این کار احساس گناه کرده  و آن‌ها از دیگران پنهان می‌کنند. همه‌ افرادی که به خودشان آسیب می‌رسانند، شخصیت مرزی ندارند.
5- هیچ درمانی برای اختلال شخصیت مرزی وجود ندارد: 
در گذشته اختلال شخصیت مرزی ، سخت درمان می‌شد و پیش آگاهی ضعیفی داشت که البته دیگر این چنین نیست. درمان‌های مؤثری توسعه یافته‌اند که اثبات می‌کنند اختلال شخصیت مرزی درمان پذیر است.
چند درمان مؤثر مشخص برای اختلال شخصیت مرزی؛ رفتار درمانی دیالکتیک، درمان‌های ذهنیت محور، رواندرمانی متمرکز بر هیجان و ISTDP هستند. علاوه بر این برخی افراد مرزی با افزایش عمر بهبود یافته‌اند.
6- تمام افراد مرزی قربانیان آزار و اذیت هستند:
برخی از افراد مرزی، نه همه  آن‌ها  مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. افرادی که در خانواده‌های حمایتگر بزرگ شده‌اند هم ممکن است به این اختلال مبتلا شوند.
7- بزرگ‌سالان تشخیص اختلال مرزی نمی‌گیرند:
شواهد علمی موجود بیان می‌کند که اختلال مرزی با اطمینان و اعتبار در بزرگ‌سالان تشخیص داده می‌شود. به متخصصین سلامت روان توصیه می‌شود که به طور رسمی در هنگام کار با بزرگ‌سالان اختلال مرزی را ارزیابی کنند.

 

سخن پایانی
همانطور که قبلاً اشاره شد، ما در مورد اختلالی صحبت می‌کنیم که قابل درمان است. مبتلایان به این اختلال از درد تنهایی و درک نشدن رنج می‌برند. نباید آن را تنها بگذاریم. باور کنید شما در این دنیا تنها نیستید. فقط احتیاج به کمک حرفه‌ای و انسانی دارید. این زنجیره کمک به هیچ عنوان نباید از شما دریغ شود. افراد مرزی به دلیل ترس از سرزنش و طردشدگی، معمولاً به سختی درمان را آغاز می‌کنند. بنابراین بسیار مهم است که آن‌ها را تشویق کنیم و بهشان انگیزه بدهیم. بهرحال فرآیند درمان ممکن است گاهی سخت و غیرقابل تحمل بشود. ما باید به او انگیزه بدهیم تا کاری را که آغاز کرده به پایان برساند. متأسفانه اختلال شخصیتی مرزی، زنجیرهای از آسیب را ایجاد می‌کند. یعنی اگر مادر یا پدری از این اختلال رنج ببرد و برای درمان خود کاری انجام ندهد، به راحتی و به شکلی ناخودآگاه، این مشکل را به فرزندانشان منتقل خواهد کرد. بنابراین باید برای درمان آن کاری انجام دهیم. رها کردن اختلال، مشکل را حل نمی‌کند، فقط زنجیره آسیب ادامه پیدا خواهد کرد.
 

نظرتان را درمورد کارگاه با ما به اشتراک بگذارید